۴
توصيه به ديگران
۱
سه شنبه ۸ اسفند ۱۳۹۱ ساعت ۱۴:۲۱
بی بی سی در خدمت فرح/
مستند ملکه و من/جایی که بی بی سی هم تطمیع می شود!
این مستند در راستای ارائه چهره ای مظلوم از فرح ساخته و آن را به نمایش در آوردند. در این مستند و بلاخص زمان مصاحبه با فرح آهنگ های غمگین و غریبی پخش می شود تا بتواند احساسات مخاطبان را بازیچه قرار دهد.
مستند ملکه و من/جایی که بی بی سی هم تطمیع می شود!
Share/Save/Bookmark
به گزارش سرویس فرهنگ و جامعه عصرامروز، در هفته های پایانی بهمن ماه مستندی با نام "ملکه و من" از شبکه انگلیسی بی بی سی پخش شد. در این مستند مبارزی توده ای که قبل از انقلاب با شاه مبارزه کرده بود به دنبال ساخت مستندی از زندگی فرح پهلوی است. این مستند 4 سال پیش ساخته شده ولی بارها و بارها در شبکه بی بی سی بازپخش شده است.

او شدیدا پیگیر مصاحبه با فرح پهلوی می شود تا بالاخره اجازه ی فیلم برداری و مصاحبه را از او می گیرد. این مستند در راستای ارائه چهره ای مظلوم از فرح ساخته و آن را به نمایش در آورند. در این مستند و بلاخص زمان مصاحبه با فرح آهنگ های غمگین و غریبی پخش می شود تا بتواند احساسات مخاطبان را بازیچه قرار دهد.


در قسمتی از این مستند فرح ایمیل های مردمی که به دستش رسیده را می خواند. ایمیل هایی که این مستند را برای کسانی که این خاندان را می شناسند بیشتر شبیه به طنز می کند تا یک مستند درام. در یکی از این ایمیل ها شخصی از فرح خواستار آی پد شده است که فرح می گوید: "من جدیدا یه آیپد خریدم و می تونم اون قدیمی رو بدم بهش. فقط نمی دونم سیماش کجاست" یا در ایمیلی دیگر که جوانی خواستار صحبت با فرح شده که در این مستند فرح با او تماس می گیرد و جوان بسیار از صحبت با او خوشحال می شود.

در قسمتی دیگر از این مستند فرح وقتی می شنود که برادر این دختر به دست افراد انقلابی اعدام شده به شدت متاثر می شود و می گوید: " خیلی ناراحت می شم وقتی می بینم ایرانیای بی گناه کشته میشن. " البته در این قسمت از مستند بنا بر این شیوه ی بی بی سی که تلاش می کند خود را بی طرف نشان دهد شبه ای را در ذهن مخاطبان ایجاد می کند.


به گزارش عصر امروز خیانت ها و جنایات خاندان ستمگر شاه خائن و خانواده او حکایت داستان هفتادو یک من کاغذ می خواهد که با یک مستند تصنعی و شبیه کارتون و پخش آن هم از رسانه استعمارگر پیر هیچ تطهیری برای این خاندان ظالم به ارمغان نخواهد آورد.

عصر امروز فقط جهت نشان دادن گوشه ای از خیانتهای این خاندان هرزه و ستمگر به بخشی از هرزه گری ها و ستمگری های این خاندان با استناد اشاره می نماید:

معروف‌ترین فساد جنسی فرح، كشف رابطه او با فریدون جوادی بود. «فریدون جوادی از قدیمی‌ترین دوستان ایام تحصیل فرح در پاریس و در واقع اولین دوست او در فرانسه بود.»  به دنبال فرح، جوادی نیز به دربار راه یافت. جوادی دوست سفر و حضر فرح بود.


در مسافرتی كه فرح و دوستانش به خجیر در منطقه جاجرود رفته بودند، فرح با جوادی مشغول معاشقه بود كه یكی از سربازان گارد آنها را دید. سرباز چون جرئت اعتراض به فرح را نداشت، به فریدون جوادی اعتراض می‌كند. این سرباز از لرهای خرم‌آباد بود و چون متعصب بود، نزد فرمانده‌اش سرهنگ بیگلری رفت و گفت: «ما خیال می‌كردیم كه از یك زن عفیفه نگهبانی می‌كنیم و نمی‌دانستیم كه این‌طور مسائل هم در میان است.» سرانجام سرباز را با تهدید و تحبیب و خریدن یك مغازه مرخص كردند. (3)

رابطه فرح و جوادی در یك دربار فاسد، امر غیرمنتظره‌ای جلوه نمی‌كرد و تنها در موقع بروز رقابت‌ها و حسادت‌ها تجلی می‌كرد. فرح نه‌تنها از فاش شدن این ماجرا واهمه‌ای نداشت، بلكه دستور داد تا اتاق یكی از مأموران گارد را در اختیار جوادی قرار دهند تا نزدیك او باشد. (4) ملكه مادر در این باره معتقد است فرح «عمداً و عالماً كاری می‌كرد كه به محمدرضا لطمه بخورد.»

ملكه مادر در عكس‌العمل به این ماجرای عشقی می‌نویسد: «خب چه كار می‌توانستم بكنم؟ اگر می‌خواستم به محمدرضا بگویم درست نبود و پسرم ناراحت می‌شد. این بود كه خودم فرح را خواستم كه به او نهیب زدم و زنیكه گدازاده خجالت نمی‌كشی این قبیل كارها را جلوی چشم كاركنان دربار انجام می‌دهی؟» البته ملكه پهلوی درباره غیرت محمدرضا گزافه‌گویی می‌كند. چطور ممكن است شاهی كه خود مظهر فساد است و خواهر و مادرش در پیش چشمش به هرزگی می‌پرداختند از رابطه همسرش ناراحت شود؟ شاید پاسخ فرح به ملكه تأییدی بر استنباط ما باشد.

فرح گفت: «درست گفته‌اند، شاه می‌بخشد؛ شیخ علی‌خان نمی‌بخشد! خود محمدرضا مرا آزاد گذاشته، آن وقت به تو حساب پس بدهم؟ من آزاد هستم و اختیار پایین‌تنه‌ام را دارم!»(5) اختیار پایین‌تنه ظاهراً از اعتقادات راسخ فرح بوده است. یك بار دیگر كه فرح به خاطر خوابیدن با فریدون جوادی در یك اتاق، در بیمارستان قاهره مورد اعتراض احمدعلی انصاری قرار گرفت، همین پاسخ را داد كه همه «اختیار پایین‌تنه خودشان را دارند.» (6)


ماجرای عشقی دیگر فرح با بژورن مایرولد است. فرح یك شب در كافه محله لاتن با وی كه یك دانشجوی نروژی بود، آشنا شد و «این آشنایی یك عشق آتشین بین آنها ایجاد كرد. در ابتدا، كار آنها لاس زدن‌های پاك! بود، ولی دیری نپایید كه این لاس زدن‌ها تبدیل به بوسه‌های بسیار عاشقانه شد.»

این رابطه همچنان برقرار بود تا اینكه فرح چند وقت بعد ناپدید شد. پس از آن بژورن از روزنامه‌ها فهمید كه فرح نامزد شاه ایران شده است. فرح هنگام بازگشت به فرانسه او را خواست و موضوع را به اطلاع وی رساند. فرح به وی گفت: «بژورن من همان هستم كه بودم، برای تو ملكه یا علیاحضرت نیستم، فقط و فقط فرح هستم. به من وعده بده كه دوستی ما در قلب ما هر طوری كه شده است، باقی بماند.» (7)

فرح گاهی اوقات رعایت شأن و جایگاه ملكه را نمی‌كرد و با هر بی‌سر و پایی طرح مراوده می‌ریخت. از جمله با مربی اسكی‌اش كه یك نجار سوئیسی بود، در حال معاشقه دیده شد. (8)

رفتار جلف فرح در كاخ یك مرتبه شاه را نیز به خشم آورد. او در پاسخ به فرح كه از شاه می‌خواست استراحت بیشتری بكند با لحنی پرخا‌ش‌كنان گفت: «تنها یك راه برای استراحت كردن من وجود دارد و آن هم این است كه از دعوت كردن این بچه خوشگل‌ها كه دور و برتان می‌گردند، دست بردارید. وقتی اینجور آدم‌ها دور و برم را گرفته‌اند چطور انتظار دارید كه استراحت كنم؟»(9)

درباریان شاه چنان در فساد غوطه‌ور بودند كه گاه دست به اعمالی جنون‌آمیز می‌زدند. در فرهنگ مذهبی مردم ایران، هم‌آغوشی مرد و زن نامحرم یا با هم رقصیدن آنها دیگر حیثیتی برای آن خانواده باقی نمی‌گذاشت. حتی فریده دیبا در مهمانی كاخ سفید از اینكه مردان و زنان یكدیگر را در حضور هم می‌بوسند و خیلی صمیمانه با زنان یكدیگر در حضور هم می‌رقصند، سخت تعجب می‌كرد، ولی هنوز غرق در تعجب بود كه «كندی هم چند دور با فرح رقصید و محمدرضا هم درحالی كه دست‌هایش را دور كمر ژاكلین حلقه كرده بود با او رقصید.»(10)
 
پرده دری فرح در زیر پا گذاشتن خطوط قرمز اسلامی و انسانی را عموم ما با جشن هنر شیراز می شناسیم ولی فرح، هنر نمایی ها و هنر پروری های(!) دیگری هم داشته است که یک نمونه آن حمایتش از آشور بانی پال بابلا (یکی از نمادهای انحطاط و استهجان و ابتذال هنر در کشور) بوده است. در زیر، قسمتی از کتاب نیمه پنهان در همین رابطه را می خوانیم. 

«آشور بانی پال بابلا یکی از هنرمندان سوپر مدرنیست !! و خیلی خیلی پیشتاز !! بود که دستی در تمام به اصطلاح هنرها داشت. شعر می گفت، نمایشنامه می نوشت، کارگردانی می کرد، ادعای فیلم سازی و عکاسی داشت. 

او در سال های آخر حیات رژیم پهلوی، نمایشگاه عکسی از صُوَر قبیحه و عکس هایی در ابعاد بسیار بزرگ از پایین تنه خود ترتیب داده بود، که فرح پهلوی شخصاً این نمایشگاه را افتتاح کرد و او را به خاطر "ابراز شجاعت در شکستن مرزهای رو در بایستی فرهنگی" (این عبارت دقیقاً عین گفته فرح پهلوی خطاب به آشور بانی پال بابلا، پس ازدیدار از نمایشگاه عکس او بود) مورد تفقد قرار داد و یک بورس مطالعاتی در اختیار او گذاشت و او را به فرانسه فرستاد. 

آشور بانی پال چند نمایشنامه بر روی صحنه آورد. در یکی از این نمایشنامه ها تمام هنر پیشه های زن و مرد آن لخت و عریان -به صورت مادر زاد- به صحنه می آمدند و در مقابل چشم تماشاگران هنر نمایی می کردند و در نمایشنامه ای دیگر، هنر پیشگان در حین اجرای برنامه برخی از تماشاچیان را به باد ناسزا می گرفتند و به آنان فحش های رکیک می دادند و واکنش خشم آلود بعضی از تماشاچیان را به حساب موفقیت خود در وادار کردن تماشاچی به بازی و دخالت در نمایش خود تلقی می کردند.»(11)

به گزارش عصر امروز این خودشیرینی بی بی سی برای جلب نظر فرح برای گرفتن پول بیشتر از فرح در حالی صورت می گیرد که چندی پیش خبر اخاذی بی بی سی از فرح و کلاه گذاشتن سر وی جنجالی دیگر برانگیخت: 

اخاذی بی بی سی از فرح پهلوی و افتضاح جدید سیاسی 

مدیر بخش فارسی بی بی سی ضمن زد و بند با بیوه محمدرضا پهلوی، افتضاح تازه ای را برای این شبكه دولتی انگلیس رقم زد. 

بازدید بیوه ۷۵ ساله محمدرضا پهلوی از بی بی سی فارسی به یك كلاهبرداری جنجالی انجامید. بنگاه سلطنتی انگلستان به شرطی به بیوه شاه سابق اجازه بازدید از بی بی سی فارسی را داده بود كه این بازدید و حواشی آن محرمانه بماند. این شرط مورد موافقت فرح دیبا قرار گرفته بود، اما ماجرا آن طور كه انتظار می رفت پیش نرفت چرا كه خودنمایی فرح دیبا و طبع آزمند صادق صبا (مدیر بی بی سی فارسی) موجب بروز دردسر بزرگی شد. 

اطلاعات دریافتی از نزدیكان فرح پهلوی حاكی است، كه وی در جریان بازدید پیشنهاد می كند در قبال پرداخت دو میلیون دلار به بنگاه بی بی سی تحت عنوان «كمك به گسترش اطلاع رسانی در ایران(!)»، بنگاه سلطنتی فیلم مستندی از زندگی او تولید و پخش كند. 

صادق صبا كه از این پیشنهاد وسوسه شده بود، از بیوه محمدرضا پهلوی می خواهد مبلغ مورد نظر را مستقیم به خود وی بپردازد و او مضاف بر اجابت خواسته صبا پس از تولید و پخش فیلم مورد نظر، هر از گاهی خبر و تصویری از نامبرده را پخش نموده و به بهانه در پیش بودن شصتمین سالگرد سلطنت ملكه انگلیس، تصاویری از فرح دیبا در كنار ملكه را نیز پخش نماید! 

در این میان چانه زنی مختصری بین آنها به عمل می آید و در نهایت توافق می شود كه فرح دیبا مبلغ دویست هزار پوند به عنوان پیش پرداخت به صبا بپردازد و اضافه می كند در صورت تحقق وعده او، دویست هزار پوند دیگر نیز بپردازد كه البته برای خالی نبودن عریضه، مبلغ دیگری را به طور رسمی به بنگاه بی بی سی اهدا می كند تا موجب شك مسئولین بی بی سی جهانی به صادق صبا نشود. 

بنابر این گزارش، صادق صبا نیز دست به كار شده و تولید مستند را به یك باند خارج از بی بی سی واگذار می كند. مستندی كه تولید می شود بسیار ضعیف، ابتدایی و به نوعی «ضد تبلیغ» از كار درمی آید و بنگاه بی بی سی با اصرار و تكرار تلاش می كند تولید فیلم را به یك مستندساز مستقل نسبت دهد و نقش خود در تولید آن را منتفی اعلام نماید.
 
این موضوع بر فرح دیبا گران تمام می شود و در شرایطی كه از عملكرد صادق صبا بسیار خشمگین بوده؛ مدیر بی بی سی فارسی در تماسی با وی مابقی مبلغ مورد توافق (دویست هزار پوند دوم) را مطالبه می كند كه بیوه پهلوی ضمن امتناع از پرداخت مبلغ، دغل بازی و كلاشی های صادق صبا را در برخی محافل خصوصی خویش مطرح می نماید و این وضعیت مناقشه ای پنهان بین صادق صبا، باند تولیدكننده فیلم و بیوه پهلوی به وجود آورده است. مسئولان ارشد بی بی سی هم كه از ماجرا مطلع شده اند، در تلاش هستند رسوایی به وجود آمده را به نوعی مخفی نمایند.

(1) خاطرات فریده دیبا،دخترم فرح، ص ۴۶۱.
(2) علی شهبازی، ، ص ۲۹۷.
(3) احمدعلی انصاری، ص ۱۶۷.
(4) علی شهبازی، ، ۲۶۵.
(5) خاطرات تاج‌الملوك، ، ص ۴۶۵.
(6) احمدعلی انصاری، پیشین، ص ۱۶۷.
(7) آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی، پرونده شماره ۶۳۰، ص ۵۷ به نقل از: مجله السیی پری فرانسوی با استفاده از مصاحبه و نقل قول از بژورن.
(8) علی شهبازی، ص ۲۰۶.
(9) اسدالله علم، ص ۶۲۹.
(10) فریده دیبا، ص ۱۷۳.
 (11)نیمه پنهان، سیمای کارگزاران فرهنگ و سیاست، جلد ششم، صفحات ۱۱۹ و ۱۲۰
کد مطلب : 44988
ali
۱۳۹۱-۱۲-۰۸ ۲۲:۴۶:۵۰
سلام؛ جالب بود.
بابت اطلاع رسانی متشکرم
 
۱۳۹۱-۱۲-۱۵ ۲۳:۳۷:۵۲
آن چیز ک عیان است چ حاجت به بیان است.......
درضمن اینم یادتون رفت بگید ک اردشیر زاهدی فرح رو به محمدرضا نیم پهلوی معرفی کرد یعنی اینکه ایشونم آره ((قال حسین فردوست ))
 
fatemeh.sangesari
United States
۱۳۹۳-۰۹-۲۵ ۰۰:۰۲:۲۷
واقعا عالی بود من قسمت اول ملکه و من را دیده بودم اما باورم نمی شود که همچین ادمی باشه فرح
 
Austria
۱۳۹۵-۰۷-۰۹ ۰۲:۵۶:۵۹
چرا از پارک لاله حرفی نزدید؟ یا از تاتر شهر, یا از سواق تحصیلی شهبانو,