استعفای محمد هاشمی عضو و رییس هیاتموسس «حزب کارگزاران» که هفته گذشته رسانهای شده بود، همچنان یکی از موضوعات داغ محافل سیاسی و رسانه هاست.
به گزارش عصرامروز به نقل از رجانیوز، این استعفا درست چندماه بعد از اضافه شدن نفرات جدید به ترکیب «شورای مرکزی» این حزب رخ داد؛ تغییراتی که به پوستاندازی «حزب کارگزاران» تعبیر شده است.
در همین راستا محمد هاشمی در مصاحبه ای که روز گذشته با روزنامه شرق داشت «حضور برخی اعضای جدید»، «تبدیل شدن کارگزاران از حزب به جبهه» و همچنین «تغییر اهداف و فاصله گرفتن از آرمان های حزب» را علل کناره گیری خود مطرح کرده بود. وی همچنین در مصاحبه ای امروز سه شنبه روزنامه آرمان آن را منتشر ساخته است، علت کناره گیری خود را بیشتر شرح داده است.
محمد هاشمی در پاسخ به سوال خبرنگار مبنی بر اینکه "علت استعفا چه بوده است؟" با انتقاد از رویه حزب برای توسعه و افزایش اعضا کارگزاران، اظهار داشت:
«وقتی کارگزاران میخواهد خود را توسعه بدهد و افراد و گروههایش را اضافه کند، در خود حزب خیلی نیرو داشت و دارد و کسانی از اول با کارگزاران بودند و اندیشه کارگزاران را قبول داشته و دارند، تعدادشان بسیار زیاد است؛ از نظر ویژگیهای تحصیلی و ... کم از دیگران که عضو حزب شدند، ندارند. اگر کارگزاران درصدد توسعه بود میتوانست از اعضای خودش در شهرستان و تهران که عضو حزب هستند یا علاقهمند به حزب بودند، استفاده کند اما اینکه برخی به حزب هجوم آوردند و شیرینی میدهند که دیگران نباشند این نشان میدهد که میخواهند از فرصت مناسبی، استفاده نامناسبی کنند.»
وی در پاسخ به این سوال که "ظاهرا جوانانی که وارد کارگزاران شدند، تمایل داشتند ترکیب به هم بخورد و از خروج افرادی مثل شما استقبال میکردند؟ آنها چه کسانی بودند" گفت: «آنهایی که دارای سن و سابقه کمتری در فعالیت حزبی بودند و در این دوره عضو شورای مرکزی کارگزاران شدند.»
وی در ادامه افزود: «حزب کارگزاران را تا به حال ما در یک بستر مناسب هدایت کردیم و حالا هم برخی (مطابق گفته شما) میخواهند منحرفش کنند.»
ریس سابق هیات موسس حزب کارگزاران در واکنش به گفته خبرنگار مبنی براینکه "جالب اینکه برخی از آنها به وضوح خوشحالی خود را از عدم حضور جنابعالی ابراز میکنند " اظهار داشت: «این خوشحالی بیانگر درستی تصمیم من است.»
وی در ادامه تلویحا یکی دیگر از دلایل خود برای استعفا را اقدامات اخیر حزب برای انتخاب مجلس میداند و میگوید:
«احزاب و اشخاص در حال حاضر برای پاسداری و حفاظت از این نظام و آماده کردن بسترهای توسعه در جامعه و مسائل گوناگون مسئولیت بسیار سنگینی دارند و این باید هدف احزاب باشد. اگر همچنان که امروز مد شده است بخواهند افرادی در احزاب مختلف بیایند یا احزاب جدید راه بیندازند که مجلس را بگیرند اصلا مشخص کردهاند که مجلس را برای چه میخواهند بگیرند؟ مجلس را برای منافع حزبی میخواهند یا برای خدمت به این کشور و به این مردم؟ اگر برای خدمت میخواهند وارد مجلس شوند، این که دعوا ندارد. همه وارد یک رقابت سیاسی شوند و اصلا مسابقه برای خدمت مردم خیلی هم پسندیده است. تا آنجایی که به یک اصل مهمتر زیان و ضرر نزدند. به انسجام ملی و وحدت ملی ضربه نزدند و این بستری که درست شده، بستری برای سوءاستفاده دشمن نشود .من معتقدم حزب و تشکیلات و فعالیت سیاسی خوب است منتها باید در جهت صحیح از آن استفاده شود.»
هاشمی در ادامه در پاسخ به این سوال که "استعفای شما هم به همین مسائل بازمیگشت؟" ترجیح میدهد که جواب روشنی ندهد و میگوید:
«به هر حال برای من که نوزده سال با یک تشکیلات همراه بودم و تجربیاتی را هم دارم و دارای تحلیل سیاسی بودم و هستم و خواهم بود، تصمیم برای استعفا از حزب کارگزاران سخت بود. مبتنی بر تحلیل سیاسی و تجربیاتی که داشتم ، به این تصمیم سخت رسیدم اما وقتی به این جمعبندی رسیدم، خروج از حزب برای پرهیز از تفرقه و جدایی در آن برای من کار بسیار شیرینی بود. اصلا سخت نبود. رسیدن به آن تصمیم برای من مشکل بود اما وقتی به آن تصمیم رسیدم میدانستم که دارم با یک هدف از حزب خارج میشوم و این کار برای من شیرین بود.»
وی در ادامه در واکنش به اظهارات حسین مرعشی سخنگوی حزب که بارها گفته است "ما ليبرال دمكرات مسلمان هستيم و بر اين اساس عمل ميكنيم" نیز واکنش نشان میدهد و ضمن اظهار اینکه اسلام ناب با لیبرالیسم در تقابل است میگوید:
«مقطعی از زمان که انقلاب پیروز شد جهان دو قطبی بود. انقلاب اسلامی این معادله را به هم زد و جهان دیگر آن دو قطبی نیست. سرنوشت شوروی را که همه دیدیدم چه شد. امام (ره) هم این سرنوشت را پیش بینی کرده بود. فقط یک طرف مانده. کاپیتالیسم یاسرمایهداری یا لیبرالیسم. این لیبرالیسم در نقطه مقابل اسلام قرار دارد. البته اسلامی که در جمهوری اسلامی ایران قرار دارد وگرنه لیبرالیسم هیچ مخالفتی با اسلامی که در عربستان اجرا میشود ندارد! با اسلام بحرین و قطر که موافقند اما با اسلامی که جمهوری اسلامی ایران معرفی کرده بود و امام (ره) آن را پیاده کرده بود مخالفت میکنند.»
محمد هاشمی در بخش دیگری از اظهاراتش ترس از همانند شدن کارگزاران به مشارکت را اصلی ترین دلیل استعفایش دانسته و اظهار داشت: «بیشترین نگرانی من این بود که کارگزاران به سرنوشت احزاب دیگر مثل مشارکت دچار شود.»
وی در انتها می گوید: «البته استعفا من در عین شیرینی هشداری بود برای دیگر دوستان حزب که برخی تندرویها و مسائل اینچنینی ممکن است حزب را به سمتی ببرد که به سرنوشت احزاب منحل شده دچار شود. در حقیقت این خروج اخطار یا هشداری بود به این دیگران که این مسائل را بیشتر رعایت کنند.»
در مجموع به نظر می رسد اظهارات محمد هاشمی آنقدر گویا و واضح است که نیاز به توضیح ندارد، چنانکه وی با تجربه قرار دادن تندروی های حزب مشارکت که روزگاری شعار عبور از خاتمی و حاکمیت را سر دادند، این بار نسبت به آینده کارگزاران هشدار می دهد و می گوید با روند کنونی و افزوده شدن برخی چهره های تندرو، این احتمال وجود دارد که کارگزاران، مشارکت شماره ۲ شود و احتمالا این تعبیر را می توان اینطور برداشت کرد که هاشمی بیم آن دارد با این روند در آینده کارگزاران اولین حزبی باشد که علم عبور از روحانی و حتی حاکمیت را در دست گیرد.
در هر صورت باید باز هم منتظر بود و دید در آینده چه تحولاتی درگیر این حزب دولت ساخته می شود و آیا هشدارهای محمد هاشمی و حتی استعفای وی می تواند مانع تندروی های نزدیک ترین حزب به دولت یازدهم شود یا خیر؟