توصيه به ديگران
۰
دوشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۲ ساعت ۱۴:۲۴
ملی گرایان یا سلطنت طلبان ؛ حق با کیست؟
وبلاگ مجنون الزهرا
دشمن فهمید که راز پیروزى ملت ایران چیست؛ لذا درصدد برآمد تا سیاسیون و سردمداران دولتى را از روحانیت و دین جدا کند. … از سى تیر ۱۳۳۱ که مرحوم آیت‌الله کاشانى توانست ملت ایران را آن‌طور به صحنه بیاورد، تا ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ که عوامل آمریکا در تهران توانستند مصدق را سرنگون [کنند] …یک سال و یک ماه بیشتر طول نکشید. در این یک سال و یک ماه، با وساطت اَیادى ضدّ استقلال این کشور و با توطئه‌ى دشمنان این ملت، دکتر مصدق مرتب فاصله‌ى خود را با آقاى کاشانى زیاد کرد، تا این‌که مرحوم آیت‌ الله کاشانى چند روز قبل از ماجراى ۲۸ مرداد نامه نوشت و گفت من مى‌ترسم با این وضعى که دارید، علیه شما کودتا کنند و مشکلى به وجود آورند. دکتر مصدّق گفت: من مستظهر به پشتیبانى مردم ایران هستم! اشتباه او همین‌جا بود. (مقام معظم رهبری۲۰/۸/۸۰)
Share/Save/Bookmark
به گزارش عصر امروز بی تردید این یکی از کامل ترین تحلیل های حادثه ۲۸ مرداد است. حادثه ای که همچنان موافقان و مخالفان سلطنت را به صف تقابل باهم کشیده و هر یک دیگری را متهم می‌کند. چه اینکه برخی آنرا کودتا می‌نامند و دیگری آنرا قیام یا رستاخیز ملی می‌گوید.

ملی مذهبی ها که داعیه دموکراسی را به دوش می کشند با استکبار خواندن امریکا و انگلیس در مقالات خود، دولت مصدق را برهم زننده آسایش از صاحبان سرمایه و سلطه گران بین المللی معرفی می کنند. انگلستان یکی از عوامل اصلی کودتا بود. سازمان سیا و سرویس اطلاعاتی انگلستان با استفاده از تمام عناصر در دسترس خود و در نتیجه افزایش امکانات خود بر آن بودند تا مصدق را بدنام کرده، او را با حزب توده پیوند دهند، متهم به هواداری از کمونیسم کنند و بدین ترتیب با احساسات مذهبی توده مردم بازی نمایند۱٫

رهبری این عملیات که نام رمز آن آژاکس بود، به عهده کرمیت روزولت گذارده شد. در طول ماه های بعد روزولت چندین بار به ایران برای تدارک کودتا سفر کرد و در اواسط ژوئن (اواخر خرداد ۱۳۳۲) برای ادامه بحث درباره ی طرح کودتا به لندن پرواز کرد و سرانجام روز ۲۵ ژوئن ۱۹۵۳ (۴ تیر ۱۳۳۲) طرح کودتا به تصویب نهایی وزارت خارجه ایالات متحده رسید۲٫

براساس نظر اسماعیل اقبال نویسنده کتاب نقش انگلیس در کودتای ۲۸ مرداد، یکی از اقدام های موثر انگلستان در فراهم کردن زمینه ی کودتا، ایجاد پاره ای از مشکلات اقتصادی علیه ایران بود. بعد از ملی شدن نفت ایران، بلافاصله اعلام کرد که هر کس نفت ایران را بخرد تحت تعقیب قضایی قرار خواهد گرفت و این تحریم سبب شد که دیگر کشورها تمایلی برای خرید نفت ایران نداشته باشند. در پی آن نیز دولت با مشکلات مالی و اقتصادی بزرگی در داخل روبرو شد. با ایجاد بی نظمی هایی در سطح شهر فرصت برای ورود نظامیان به عرصه شهری و محاصره خانه دکتر مصدق فراهم شد که درپایان روز ۲۸ مرداد مصدق دستگیر و در دادگاه نظامی به ۳ سال زندان و تبعید محکوم شد.
همسر دوم شاه(ثریا) نیز در کتاب کاخ تنهایی می نویسد: «C.I.A در این چند روز ده میلیون دلار خرج کرده است.»

ملی مذهبی ها اهداف کودتا را اینگونه عنوان می کنند:
براندازی حکومت ملّی دکتر مصدق، باز گردانیدن شاه و استقرار استبداد سلطنتی، اعاده سلطه ایالات متحده و بریتانیا بر ایران، بازگردانیدن جریان نفت به غرب و سرکوب کردن جنبش ملی مردم ایران.۳ دخالت یک قدرت جدید به نام آمریکا در سیاست داخلی و خارجی ایران از دیگر پیامدها بود به طوری که آمریکا در درجه اول قرار می گیرد و انگلیس از این تاریخ به بعد به درجه دوم تنزل می یابد۴٫

تا قبل از کودتای ۲۸ مرداد، محمدرضا پهلوی طبق قانون مشروطه سلطنت می کرد اما بعد از کودتا محمدرضا پهلوی تبدیل به یک شخص مستبد و دیکتاتور شد که از این پس طبق خواسته ی اربابان خود حکومت می کرد نه سلطنت۵٫

حسین شاه حسینی در مصاحبه با «جرس» مصدق را اصلاح طلب می خواند و آرمان جاویدان سلطنت طلبان را اینگونه معرفی می کنند:

اکنون اجازه فرمایید به گفتارها، باورها و سخنان قشر سلطنت طلب نگاهی بیندازیم. هنگامی که با ایشان از کودتای آمریکایی / انگلیسی ۲۸ مرداد سخن می گوییم، ( آن هم کودتایی که خود کودتا کنندگان و مقامات رسمی کشورهای کودتا کننده آنرا “رسما” تایید کرده و سند آنرا انتشار داده اند) سلطنت طلبان آنرا به کل حاشا می کنند و مدعی می گردند که کودتایی در کار نبوده است! آنگاه اگر به اسناد و مدارک موجود آنها را حواله دهیم، فحش و ناسزاست که نصیب روانشاد محمد مصدق می کنند و هزار و یک عیب به او می بندند. ما آخر ندانستیم به فرض محال ، بد بودن دکتر مصدق چه ربطی به حدوث و رخداد کودتای ۲۸ مرداد دارد؟ گیریم که ایشان بد بودند، آیا با بد بودن ایشان کودتای انگلیسی و آمریکایی ۲۸ مرداد که منجر به بازگشت دیکتاتور پهلوی شد، نفی می گردد؟! آیا شما جمله معروف خود محمد رضا پهلوی خطاب به سفیر آمریکا در ۲۵ شهریور همان سال را نشنیده اید ، آنجا که گفت: “من سلطنت خود را مدیون شما (یعنی آمریکا و انگلیس)، ارتش و ملت ایران هستم”؟۶

اما کم نیستند جریانات مخالف ملی مذهبی ها در گوشه و کنار دنیا از جمله دکترمجتهدزاده که در وبلاگ شخصی خود از دوستی با پسر سرهنگ زاهدی که عامل اجرای کودتا و استقرار سلطنت دیکتاتوری شاه بعد از فرار به عراق بود، مباهات می کند و دولت مصدق را دولت کودتا برعلیه سلطنت معرفی می¬کند. وی با اشاره به حس انتقام جویی قاجاری مصدق، نتیجه حاکم شدن تفکر این گروه را واژگون شدن یکپارچگی ملی از سال ۱۳۲۹ در اطراف اندیشه “نهضت ملی کردن نفت” معرفی می کند.

مجتهدزاده با اشاره به اقدامات دولت، در رد ادعای دموکراسی خواهی او می نویسد: مصدق دست به این قانون شکنی ها زد چون به تغییرات و متممات قانون اساسی معتقد نبود. بحثی که با اصول اولیه دموکراسی به معنی حاکمیت مطلق قانون در تضاد فاحش است و این اصل اساسی را زیر پا می گذارد که “قانون ندانستن یا قانون را قبول نداشتن نمی تواند قانون شکنی را موجه سازد”.
ادعاهای دموکراسی خواهی او در زمینه “شاه باید سلطنت بکند، نه حکومت” در عمل نشان داد که فقط برای موجه ساختن مخالفت او با انتقال سلطنت از قاجار به پهلوی بود. چنان که ایشان حتی اشاره کوچکی به این مطالب دل انگیز در دوران دیکتاتوری بستگان قاجاریش نکرد، و کوچکترین اعتراضی از ایشان شنیده نشد نسبت به اعمال دهشت انگیز برخی از قاجاریان مانند محمد علیشاه در به توپ بستن مجلس.

اگر آقای نخست وزیر باور می داشت که حکومت در مشروطیت یا هر دموکراسی پارلمانی دیگر با “مجلس شورا”ی منتخب مردم است، و دولت در راس قوه مجریه، فقط وظایف اجرایی تصمیمات مجلسین را دارد، در آن صورت می دانست که تعطیل کردن پارلمان به دلیل دوست نداشتن پارلمان فقط یک کودتا برای براندازی نظام حکومتی وقت شمرده می شود و هیچ توجیهی را بر نمی تابد.
طرفداران مصدق، ملی کردن نفت به سبک و سیاقی که او به ثمر رساند را یک “شاهکار ملی” خواندند، مخالفان او همان هنگام و بعدها این گونه ملی کردن را یک “خیانت علنی” قلمداد کردند.
با این حال دکتر فوآد روحانی، مشاور فنی- حقوقی مصدق در صفحه ۳۸۰ کتاب “زندگی سیاسی مصدق در نهضت ملی ایران” رد پیشنهاد مشترک امریکا و انگلیس برای حل بحران نفت توسط مصدق را یک “تاسف” قلمداد کرد۷

از دیگر سلطنت¬طلبانی که ۲۸ مرداد را حادثه یا ضد کودتاهی بر علیه کودتای مصدقی می دانند می توان به دکتر آموزگار، دکتر صدرالدین الهی، ابراهیم گلستان، دکتر منوچهر رزم آرا اشاره کرد.
باتوجه به اینکه هرساله حجم انبوهی از مقاله های تند علیه هر یک از دو طیف یاد شده را می توان در تارنماهای این دو جریان مشاهده کرد اما همچنان گره این کلاف سردرگم پیچیده تر می شود. آیا به راستی باید مصدق را قهرمان ملی بنامیم یا پیرمردخائن؟ آیا برهانی برای نقض دلایل جریانات درگیر وجود دارد؟

و در آخر ذکر این نکته ضروری است که در سالگرد کودتای ۲۸ مرداد امسال، دو تارنما از رسانه های ماهواره ای، یکی رویکردی علیه مصدق اتخاذ کرده ودیگری در تایید وی مطلب می زند. این تناقض آشکار خود نمونه بارزی برای کشف حقیقت است.

منابع:
۱- اقبال، اسماعیل: نقش انگلیس در کودتای ۲۸ مرداد، اطلاعات، تهران، چ اول، ۱۳۷۵، ص ۱۲۹٫
۲- گازیوروسکی، مارک جی: کودتای ۲۸ مرداد، ترجمه نجاتی، ص ۳۲٫
۳- همان، ص۱۰٫
۴- اقبال: نقش انگلیس در کودتا، ص ۱۸۳٫
۵- همایون مهمنش / ۲۶ مرداد ۱۳۹۱ برابر ۱۶ اوت ۲۰۱۲ سایت ملی مذهبی «کودتای ۲۸ مردادپایان مشروطه بود»
۶- http://ieknafar.wordpress.com
۷- روحانی، فواد، زندگی سیاسی مصدق در نهضت ملی ایران، صفحه ۳۸۰٫
کد مطلب : 62237