توصيه به ديگران
۰
چهارشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۱ ساعت ۱۱:۳۹
نقدی بر سیاست های اقتصادی دولت سازندگی
وبلاگ رنگ خدا
نزدیک به شش ماه است که برخی رسانه­ها در تلاشند تا با استفاده از مسائل و مشکلات اقتصادی موجود در دولت کنونی از این مسائل به نفع خود استفاده نمایند. از جمله رسانه­هایی که در این راستا تلاش زایدالوصفی از خود نشان می­دهند، رسانه­های وابسته به اصلاحات هستند.
Share/Save/Bookmark
به گزارش عصر امروز وبلاگ رنگ خدا نوشت: 

با بررسی تیترهای روزنامه­های شاخص این جریان، نظیر آرمان و آفتاب یزد که به نوعی پیشانی دوم خردادی­ها و کارگزارانی ها در فضای رسانه­ای کشور محسوب می­شوند، به وضوح می­توان مشاهده کرد که در شش ماهه اخیر و همزمان با بروز مشکلات اقتصادی در کشور و چه بسا قبل از بروز آن، این جریان به دنبال سیاه­نمایی و در نهایت پوشاندن خرقه ناجی بر تن شخص مورد نظر خویش بوده تا از این طریق کاریزمای اقتصادی وی را در انتخابات آینده تقویت کنند.
 
در همین راستا رسانه­های دوم خردادی با انتشار وضعیت مناسب اقتصادی مردم در دوران سازندگی از آقای رفسنجانی به عنوان ناجی اقتصادی یاد می­کنند. افرادی که از آن­ها به عنوان ناجی یاد می­شود، باید حداقل دارای کارنامه روشنی در زمان مدیریت خود بین مردم باشند؛ به همین دلیل اشاره به گوشه­ای از کارنامه درخشان ایشان در این زمینه خالی از لطف نیست.

اولین مسئله­ای که در زمان دولت سازندگی نمایان است، بحث تورم پنجاه درصدی است که طبق آمار رسمی بانک مرکزی، میانگین نرخ تورم در پایان سال ۱۳۷۳ به ۲/۳۵ درصد افزایش یافت و تا پایان سال ۱۳۷۴ به رکورد جاودانه ۴/۴۹ درصد رسید. بدین معنا که طی این دو سال، نرخ تورم از سی تا پنجاه درصد در نوسان بوده است. تورمی که علت اصلی آن را می­توان در تقلید از سیاست­های اقتصادی صندوق بین­المللی پول و تلاش دولت برای آزاد سازی نظام ارزی جستجو کرد.
 
تورمی که سبب شد کمر مردم زیر چرخ­دنده­های اقتصاد شکسته شود و در زمان خود اعتراضات مردمی و شورش­هایی نظیر شورش اسلام­شهر را به همراه داشته باشد؛ به گونه­ای که حتی عباس عبدی به عنوان یکی از افراد شاخص جریان دوم خرداد، در مصاحبه­ای گفته است که تورم دوران دولت سازندگی حتی از جنگ جهانی دوم نیز فراتر رفته بود. ای کاش تورم و مشکلات اقتصادی تنها آثار سوءِ برنامه­های اقتصادی آقای رفسنجانی بود! 

متأسفانه در بحث فرهنگی نیز مشکلاتی در جامعه آن زمان ایجاد شد که هر کارشناس منصفی باید در بازخوانی این دوران به آن­ها اشاره کند. برخی از این مشکلات عبارتند از افزایش جرایم و انحطاط اخلاقی که همه این­ها به واسطه فقر در جامعه به وجود می­آید؛ فقری که به واسطه طرح­های اقتصادی ایشان در جامعه به وجود آمد. بنا به گفته ابوذر، تعلیم یافته مکتب پیامبر(ص)، وقتی فقر از یک در وارد خانه می­شود دین از در دیگر خارج می­شود.

از دیگر مسائل موجود در دوران سازندگی، عدم توانایی دولت در مهار بی­کاری و ایجاد اشتغال بوده است که طبق آمار سازمان مدیریت و برنامه­ریزی، تعداد بیکاران سال ۷۵، ۱۴۵۶ میلیون نفر بوده است که در سال ۷۶ به ۹۵۷/۱ میلیون نفر رسیده است؛ از این میزان بی­کاری موجود در کشور، ۳۸/۴ درصد افراد تحصیل کرده بوده­اند.

یکی دیگر از موضوعات مطرح دراین دوره، شعار کلیدی دولت سازندگی یعنی خصوصی­سازی در عرصه اقتصادی بود که در عمل سیاست‌های این دولت نه تنها نتیجه­ای در بر نداشت، بلکه بر عکس به حجیم‌تر شدن بدنه دولت در عرصه اقتصاد انجامید.

طبق گزارشی که فوزی یحیی در نوشته خود با نام تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران که توسط مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) به چاپ رسیده است، در مجموع در دوره ریاست جمهوری آقای رفسنجانی کوشش­های بسیار زیاد، سرمایه­گذاری­های وسیع و ساخت و سازهای فراوانی صورت گرفت؛ گام­های قابل توجهی در جهت بازسازی مشکلات ناشی از جنگ، نوسازی و توسعه اقتصادی کشور برداشته شد و سیاست­های اقتصادی دولت سازندگی موجب تحرک اقتصادی قابل توجهی در کشور شد.
 
در عین حال، این حرکت با ناکامی­ها و مشکلاتی روبه­رو بود که از جمله می­توان به تک­بعدی بودن روند توسعه، عدم هماهنگی توسعه سیاسی با توسعه اقتصادی، بی­توجهی به عدالت اجتماعی و برخورد حاشیه­ای با آن، تأثیر پذیری از برنامه­های صندوق بین­المللی پول، افزایش واردات و بدهی خارجی، طولانی شدن مدت طرح های عمرانی و اتلاف هزینه­ها، عدم نظارت بر اجرای طرح­ها و عدم کنترل تورم اشاره نمود.

این مسائل باعث نمی­شود که مردم نسبت به مشکلات موجود در جامعه که برخی ناشی از تحریم­ها و برخی نیز به دلیل سوء مدیریت در جامعه ایجاد شده است بی­تفاوت باشند. درست است که ما دارای مشکلاتی در زمینه­های اقتصاد، و دیگر زمینه­ها هستیم، اما به فردی نیاز نداریم که در زمان مدیریت خود تأثیرات مثبتی در این زمینه­ها نداشته و باعث ایجاد آثار سوء در جامعه شده است. 

مردم به فردی نیاز دارند که مشکلات جامعه را بشناسد و سیاست­های اقتصادی خود را طبق منافع و مشکلات تبیین و سعی نماید تا اختلاف طبقاتی موجود در جامعه را از بین ببرد. در نهایت تذکر این نکته به کسانی که دنبال ناجی­سازی در جامعه هستند ضروری است که حافظه تاریخی ملت ایران از آن چه آن­ها فکر می­کنند قوی­تر است.
کد مطلب : 46622