توصيه به ديگران
۰
دوشنبه ۱۷ آبان ۱۳۹۵ ساعت ۱۰:۳۱
حکمت بزرگ از دید امام کاظم(ع)
بنا بر روایات حضرت امام موسی کاظم(ع) در روز یك شنبه، هفتم ماه صفر، سال 128 هجرى قمرى در روستائى به نام أبواء بین مكّه معظّمه و مدینه منوّره دیده به جهان گشودند.
حکمت بزرگ از دید امام کاظم(ع)
Share/Save/Bookmark
به گزارش سرویس تاریخ و حماسه عصر امروز حضرت امام موسى ابن جعفر صلوات اللّه و سلامه علیهما ملقب به عبد صالح از مادر با کرامتشان حمیده مصفّاة اندلسى، دیده بر جهان گشودند. نام شریفش، «موسی»، لقبش «کاظم» است و سجده‌های طولانی و چشمان بارانی‌اش، از عشقی پایدار و ایمانی عمیق به ساحت قدس ربوبی حکایت می‌کند چنان که در زیارت آن بزرگوار می‌خوانیم: « حلیف السجدة الطویلة و الدموع الغزیره »؛ زندگی‌اش با سجده‌های طولانی و چشمان اشکبار همراه بود.

بنا بر روایات حضرتش در روز یك شنبه، هفتم ماه صفر، سال 128 هجرى قمرى در روستائى به نام أبواء بین مكّه معظّمه و مدینه منوّره دیده به جهان گشودند.

امام موسی کاظم علیه السلام از همان کودکی در مجلس درس پدر، که مؤسس و رئیس دانشگاه جعفری است، شرکت و جانش را از سرچشمه علوم و معارف اصیل اسلامی سیراب می کرد و در بحث های علمی شرکت می جست و در عین ناباوری اطرافیان، فردی کهنه کار و قوی، اهل بحث و منطق و قادر به اثبات مباحث دشوار و معضل علمی بود و این موجب محبوبیت آن حضرت نزد امام جعفر صادق علیه السلام و اصحاب گردیده بود. مسئله امامت این کودک بعد از امام جعفر صادق علیه السلام و جانشینی رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم و هادی و راهنما بودن او محبوبیتی مضاعف نزد پدر به وجود آورده بود.

مدت امامت، امام موسی کاظم علیه السلام 35 سال بود. امامت آن امام مصادف با زمام داری غاصبانه چهارتن از بنی عباس بود که عبارتند از منصور، مهدی، هادی و هارون. امام علیه السلام مدت ده سال از امامت خود را در عصر منصور گذراند. منصور عباسی از متعصب ترین دشمنان خاندان علی علیه السلام و در کینه و حسادت بی مانند بود. ده سال دوم امامت آن حضرت در عصر مهدی عباسی گذشت که اهانت هایی نیز به امام روا داشت و چهارده سالِ آخر امامت را نیز در عصر هارون سپری کرد که سخت ترین دوره زندگانی و دوران حبس امام بود. 
 
7 کلام ناب از امام هفتم

1. قِلَّهُ المَنطِق حُکمٌ عَظِیم، فَعَلَیکُم بِالصُّمتِ
بر شما باد به خموشی که کم گویی، حکمت بزرگی است. بحاالانوار، ج 78 ، ص 321
 
2. مَن اَحزَنَ والدَیهِ فَقَد عَقهُما
هر که پدر و مادر را اندوهگین کند آنان را ناسپاسی کرده است. تحف العقول، ص 425
 
3. مَا مِن شَیءٍ تَراهُ عَینَاک إلّا وَ فِیه مَوعِظَه
چیزی نیست که چشمانت آن را بنگرد ، مگر آن که در آن پند و اندرزی است.
بحاالانوار ، ج 78 ، ص 319
 
4. وَاللّه‏ِ ما اُعطِىَ مُومِنُ قَطَّ خَیرَ الدُّنیا وَالآخِرَةِ، اِلاّ بِحُسنِ ظَنِّهِ بِاللّه‏ِ عَزَّوَجَلَّ وَ رَجائِهِ لَهُ وَ حُسنِ خُلقِهِ وَالکفِّ عَنِ اغتیاب المُؤمِنینَ
به خدا قسم خیر دنیا و آخرت را به مؤمنى ندهند مگر به سبب حسن ظن و امیدوارى او به خدا و خوش اخلاقى اش و خوددارى از غیبت مؤمنان.
بحارالأنوار، ج 6، ص 28، ح29
 
5. إنَّ الحَرامَ لا یُنمى‏ وإن نُمِىَ لا یُبارَكُ فیهِ
مال حرام افزون نمى‏گردد و اگر هم افزون گردد برکت نمى‏ یابد.  کافى ، ج 5، 125
 
6. مَنِ اقتَصَدَ وَقَنَعَ بَقِیَت عَلَیهِ النِّعمَةُ ومَن بَذَّرَ وأسرَفَ زالَت عَنهُ النِّعمَةُ
هرکه میانه‏روى کند و قناعت ورزد، نعمت بر او بپاید و هر که بى‏جا مصرف نماید و زیاده‏روى کند، نعمتش زوال یابد.  تحف ‏العقول، ص 403
 
7. لِكُلِّ شَیءٍ دَلِیلٌ وَ دَلیلُ العَاقِل التَّفَكُّر، وَ دَلیلُ التَّفكُّرِ الصُمت
برای هر چیزی دلیلی باید، و دلیل خردمند تفكر است، و دلیل تفكر خاموشی.
تحف العقول ، ص 406
کد مطلب : 179419