توصيه به ديگران
۰
پنجشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۵ ساعت ۰۹:۱۲
پیامدهای انتقال تروریست‌ها به داخل یمن
محور محافظه‌کار و حامیان گروه‌های تکفیری در منطقه در پی انتقال عناصر تروریستی و تکفیری از سوریه و عراق به یمن هستند. سؤالی که در اینجا به ذهن می‌رسد این است که این راهبرد جدید دارای چه ابعاد، زمینه‌ها و اهدافی است.
پیامدهای انتقال تروریست‌ها به داخل یمن
Share/Save/Bookmark
در چند روز اخیر خبرهایی مبنی بر این‌که برخی از نیروهای گروه‌های تروریستی و تکفیری مستقر در سوریه به داخل یمن انتقال داده‌شده‌اند منتشرشده است. این قضیه، در صورت صحت و قطعی بودن نشان‌دهنده این است که محور محافظه‌کار و حامیان گروه‌های تکفیری در منطقه در پی انتقال عناصر تروریستی و تکفیری از سوریه و عراق به یمن هستند. سؤالی که در اینجا به ذهن می‌رسد این است که این راهبرد جدید دارای چه ابعاد، زمینه‌ها و اهدافی است.

 
ابعاد تاریخی انتقال گروه‌های تکفیری و تروریستی به یمن

 
با بررسی و نگاه به گذشته باید گفت انتقال نیروهای تروریستی به یمن مسبوق به سابقه می‌باشد. به‌طوری‌که در دهه هشتاد میلادی بعد از این‌که افغانستان توسط اتحاد جماهیر شوروی اشغال شد، بسیاری از جوانان عرب (عرب افغان‌ها) برای جهاد علیه اشغالگری اتحاد جماهیر شوروی به افغانستان رفتند و به‌تدریج هسته‌های اولیه القاعده را به رهبری افرادی همچون اسامه بن‌لادن، عبدالله عزام و ایمن الظوارهری تشکیل دادند و این گروه مورد حمایت دستگاه‌های امنیتی ایالات‌متحده آمریکا قرار گرفت تا به منافع اتحاد جماهیر شوری آسیب بزند. بعد از پایان اشغال افغانستان این گروه با حمایت از گروه طالبان قدرتی بیش ‌از پیش یابد. با اقدامات تروریستی یازده سپتامبر غرب به این نتیجه رسید که کارکرد گروه القاعده در افغانستان برخلاف منافع اش است و بعد از اشغال افغانستان با همکاری امنیتی عربستان سعودی اقدام به انتقال ایشان به مناطق قبایلی در یمن کرد. چنانچه القاعده شبه الجزیره که هم‌اکنون در یمن مستقر است و بخش بزرگی از نیروهای القاعده را تشکیل می‌دهد، از باقیمانده‌های القاعده در افغانستان هستند.

 
 دلایل انتقال اخیر تروریست‌های تکفیری به یمن

 
در واقع در پاسخ به این سؤال که در وضعیت کنونی چرا حامیان این گروه‌های تروریستی به این نتیجه رسیده‌اند که تروریست‌ها را از سوریه و عراق به یمن انتقال دهند، می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:

 
 ارتش عراق و ارتش سوریه با حمایت نیروهای مردمی و نیروهای محور مقاومت در یک سال اخیر پیشروی‌های خیلی خوبی داشته‌اند، لذا به نظر می‌رسد که در نگاه استراتژیک کشورهایی مانند ترکیه، عربستان سعودی و کشورهای غربی در این مناطق آینده‌ای برای این گروه‌ها متصور نیست، لذا سعی می‌کنند این گروه‌ها را به مکان‌هایی بفرستند تا بتوانند راهبردهای خود را در مناطق جدید پیگیری کنند. مناطق جایگزین آن کشورهای بحران‌زده‌ای همچون لیبی و یمن است.

 
یمن کنونی از چند جهت برای کشورهای محافظه‌کار و هم‌پیمانان غربی ایشان دارای اهمیت حیاتی است، هم‌اکنون حکومت مستقر بر یمن از حامیان محور مقاومت است و برای کشورهایی مانند عربستان سعودی و حامیان منطقه‌ای و بین‌المللی آن خطرناک است، بنابراین تغییر شرایط سیاسی در یمن از اولویت برخوردار است و عربستان سعودی حاضر است برای ایجاد تغییرات در یمن ریسک تسری احتمالی گروه‌های تکفیری به کشور خود را بپذیرد.

 
سعودی‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که باید صحنه میدانی و سیاسی در یمن را بر هم بریزند و به‌این‌ترتیب دستاوردی داشته باشند، گذشته از منافع سعودی‌ها، گروه‌های تروریستی به دلیل سیاست‌های اخیر ترکیه در حال لطمه زدن به منافع امنیتی ترکیه هستند و ترک‌ها به دنبال این هستند که این گروه‌ها از مرزهای خود دور کنند.

 
ترک‌ها می‌خواهند مقداری از سیاست ماجراجویانه خود را در سوریه و عراق منطقی کنند و به این نتیجه رسیده‌اند که کنترل نیروها و گروه‌های تکفیری مانند داعش توسط نیروهای امنیتی سعودی، راحت‌تر صورت می‌گیرد و نهادهای امنیتی ترکیه قابلیت کنترل این نیروها را ندارند.

 
برای ایالات‌متحده آمریکا و غرب نیز منافعی را در این انتقال می‌توان مصور شد که اصلی‌ترین آن حمایت از متحدان خود همچون عربستان سعودی است. البته وجود گروه‌های تروریستی در شبه‌جزیره موجب بروز بحران‌های بلندمدت در این منطقه خواهد شد که دو دستاورد برای غرب خواهد داشت که اولین آن وجود بازار تسلیحاتی تضمین‌شده است و دومین آن زمینه‌سازی برای همکاری بیشتر کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی است زیرا در صورت درگیر بودن محور محافظه‌کار با محور مقاومت و همین‌طور گروه‌های تکفیری و تروریستی در جهت ائتلاف‌سازی ناشی از تهدیدات با هدایت غرب به‌سوی این رژیم کشیده می‌شود.

 
پیامدهای انتقال تروریست‌های تکفیری به یمن

 
انتقال تروریست‌های تکفیری دارای پیامدهای سیاسی، امنیتی در ابعاد داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی می‌باشد. در بعد داخلی انتقال تروریست‌ها به داخل یمن همان‌طور که القاعده در شبه‌جزیره، سال‌ها امنیت یمن را به‌هم‌ریخته است و باعث بروز نا به سامانی در این کشور فقیر عربی می‌شود، به نظر می‌رسد که اگر انتقال تروریست‌ها به داخل یمن اتفاق بیفتد امنیت یمن بیش‌ازپیش دچار مشکل می‌شود. در واقع امنیت یمن به این دلیل که در سال‌های گذشته به‌شدت دچار بحران‌های مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و حتی جنگی و تجاوز از خارج از کشور مواجه بوده است، به‌شدت شکننده‌ای است و با وجود عناصر داعش این امنیت بیشتر به خطر می‌افتد و صحنه یمن وارد فاز جدید و خطرناکی می‌شود؛ بنابراین به نظر می‌رسد که اگر این استراتژی در مقابل با راهکاری از سوی جریان انصار الله و حامیان ملی آن روبرو نباشد، پیامدهای بسیار جدی را برای امنیت یمن خواهد داشت.

 
 در بعد منطقه‌ای حضور داعش در تنگه باب المندب زمینه‌ساز بحران‌آفرینی در مناطق جنوبی یمن، شاخ آفریقا، مصر و مناطق اطراف آن می‌شود و به نظر می‌رسد که این مسئله برای عربستان سعودی هم مشکل‌ساز خواهد بود و پیامدهای خیلی خطرناکی خواهد داشت؛ یعنی هر چند بخشی از جریان‌های حاکم بر عربستان سعودی و لایه‌های وابسته به محمد بن نایف (که سال‌ها این استراتژی را دنبال کرده‌اند که نیروهای القاعده را از مرزهای عربستان دور کند) به‌خوبی می‌دانند این مسئله برای عربستان سعودی هم مشکل‌ساز خواهد بود؛ اما به نظر می‌رسد بخش دیگری از لایه‌های حاکمیت در عربستان (بیشتر گروه محمد بن سلمان، وزیر دفاع هستند) به دنبال آن هستند که موضوع یمن را به نتیجه برسانند، اما طیف محمد بن نایف، ولیعهد، با این مسئله مخالف است؛ اما انتقال تروریست‌ها به داخل یمن یک ماجراجویی است و امنیت عمان و سایر کشورهای عربی را به خطر می‌اندازد و پیامدهای خطرناکی را به‌خصوص برای همسایگان یمن خواهد داشت. پیامدهای دیگر این مسئله آن است که بی‌ثباتی در منطقه جنوب شبه‌جزیره عربستان تداوم خواهد داشت و این مسئله هم برای جهان اسلام خطرناک خواهد بود.

 
نگاه بازیگران مختلف به روند انتقال تروریست‌ها به یمن

 
در واقع اکثر گروه‌های یمنی، چه موافقین ریاض و چه گروه انصارالله و مخالفین دخالت‌های ریاض با این انتقال مخالف هستند، زیرا هر یمنی می‌داند که ورود عناصر تندرو و گروه‌های تکفیری به یمن نه‌تنها زمینه را خطرناک‌تر می‌کند، بلکه حتی بستر را برای گروه‌های طرفدار ریاض هم مشکل‌تر می‌کند. لذا این مسئله با مخالفت اکثریت گروه‌های مخالف در یمن مواجه است به‌جز بخش‌های طرفدار ریاض که به‌شدت به دنبال شکست دادن انصارالله هستند و منافع یمن را فدای منافع زودگذر خود می‌کنند.

 
از سوی دیگر بخشی از گروه‌های اخوانی در داخل یمن یا گروه‌های اسلام‌گرای تندرو و برخی گروه‌ها مانند القاعده می‌توانند به‌گونه‌ای از این موضوع استقبال کنند و یا مخالف آن باشند. استقبال از این لحاظ که بتوانند با اتحاد با برخی از این گروه‌های تندرو پیشروی‌هایی را در خاک یمن داشته باشند. از سوی دیگر به دلیل پیدا شدن رقیب جدی در خاک یمن این مسئله برای آن‌ها هم مشکل‌ساز خواهد بود.

 
به نظر می‌رسد که غرب و عربستان سعودی در تحولات پیش رو، حامی این انتقال هستند که به دلیل نگاه کوتاه‌مدت به این مسئله است. مخصوصاً سعودی‌ها به این دلیل که ورود گروه‌های تکفیری به جنوب عربستان سعودی امنیت عربستان را به خطر می‌اندازد، بخشی از حاکمیت این اشتباه استراتژیک را انجام می‌دهد؛ اما نگاه آمریکایی‌ها و غربی‌ها نسبت به یمن نگاه دیگری است. آن‌ها حساسیت‌های امنیتی را که در منطقه غرب آسیا وجود دارد را بر اساس منافع خود تنظیم می‌کنند. لذا به نظر می‌رسد که آمریکایی‌ها در این مسئله به دنبال این هستند که در استراتژی کوتاه‌مدت خود، امنیت ترکیه که یکی از حامیان اصلی این کشور را مجدداً برگردانند و بتوانند با دولت عراق هم تفاهمانی داشته باشند تا داعش را از این منطقه خارج کنند؛ اما به نظر این روند یک اشتباه استراتژیک است. به این دلیل که ورود داعش به منطقه و تنگه باب المندب، اقتصاد دنیا را دچار چالش می‌کند و باعث گرانی انرژی و مشکلاتی برای روند حمل‌ونقل بین‌المللی می‌شود که به نظر می‌رسد این مسئله از دید تحلیلگران آمریکایی دورمانده است.

 
نتیجه‌گیری

 
در کل باید گفت که اگر این فرض وجود داشته باشد که داعش، آمریکایی‌ها و حامیان آن به دنبال انتقال عناصر تکفیری به یمن باشند، تنها فرضیه و تحلیلی که می‌توان برای این قضیه داشت این است که شکست‌های اخیر خود را در یمن، سوریه و عراق را کاهش دهند و با بهره‌گیری از این اوضاع خطرناک بر اوضاع یمن مسلط و در بلندمدت به کنترل داعش بپردازند اما این استراتژی محکوم‌به شکست است و اصلی‌ترین جریاناتی که از این مسئله ضرر خواهند کرد، ملت و گروه‌های سیاسی یمنی و بعدازآن کشورهای همسایه یمن هستند و در نهایت امنیت کل منطقه به هم خواهد خورد و این امر در بلندمدت منافع ابرقدرت‌ها و قدرت‌های بزرگ را تأمین نخواهد کرد و موجب بروز ناامنی در عرصه بین‌المللی خواهد شد.
کد مطلب : 186376