توصيه به ديگران
۰
شنبه ۵ مهر ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۰۳
نگاهی به فیلم ابرهای ارغوانی ساخته سیامک شایقی
در مجموع به نظر می رسد که ابرهای ارغوانی اثری سفارشی از جانب شهرداری تهران است که شایقی آن را به سیاهه ای اعتراضی مبدل ساخته که نسبت به همه چیز معترض می باشد.
نگاهی به فیلم ابرهای ارغوانی ساخته سیامک شایقی
Share/Save/Bookmark
به گزارش سرویس فرهنگ و جامعه عصر امروز فیلم ابرهای ارغوانی، عنوان اثری سینمایی با درامی اجتماعی است که به موضوع کلیشه ای فرار دختران جوان ایرانی از خانه مبادرت ورزیده و سعی دارد تا به همه ی وضعیت موجود اعتراض نماید؛ وضعیتی که از منظر کارگردان نوعی لجام گسیختگی و بیرحمی جامعه ایرانی را نشان می دهد و این در حالی است که برخی بر این باورند که شایقی در این اثر، سعی ویژه ای در بازتولید جهیزه برای رباب سالهای دور خود نموده است!

خلاصه ای از داستان فیلم:

بنا بر این گزارش این اثر سینمایی با معرفی احمد مهران به عنوان کارمند شهرداری تهران آغاز می شود؛ انسان مجردی که توسط دوست خود در مقام یک همکلاسی قدیمی، موظف به یافتن خواهر او پروانه شده که به خاطر جاه طلبی‌های پدر، از خانه فراری و به تهران آمده است.

در این راستا احمد به خواهش دوست خود سعی در پیدا کردن پروانه و بازگرداندن وی به خانه دارد که در این مسیر به فضای پایین شهر تهران ورود پیدا نموده و به این وسیله کارگردان مخاطبان خود را با زندگی محقرانه و زجر آور سوسن، خواهر پروانه و شوهر عصبی و چاقو کش او در جایگاه انسانهای جنوب شهری تهران آشنا می نماید.

پس از این، احمد در جستجوی پروانه به سراغ عمه پیر او رفته و به این بهانه در ساختمانهای قدیمی تهران وارد می شود؛ ساختمانهایی که به عنوان پانسیونها خصوصی معرفی و در نهایت توسط کارگردان به صورت محلی برای فحشا و ... در تهران ترسیم گردیده است.

سپس احمد در مسیر جستجوی خود به خانه ی معلم پروانه می رسد که کارگردان او را در مقام معلم، زنی تنها و بسیار بزدل و ترسو معرفی می کند که با شعار اول خانواده، بعد درس، دخترک فراری را از خود رانده و آوره ی خیابان ساخته است.

البته در نهایت احمد، خواهر دوست خود را یافته و او را به خانه ی اجاره ای خود و نزد پیرزن صاحب‌خانه می برد؛ پیرزنی که (به عنوان صاحب خانه تنها تکیه‌گاه دخترک فراری)، راه حل خلاصی پروانه از بدبختی و بیچارگی موجود را در ازدواج او با احمد می داند.

بر این اساس کارگردان با دستمایه قرار دادن قصه ای نه چندان تازه از فرار دختران، به توصیف همیشگی و در نهایت نتیجه‌گیری تکراری این گونه داستانها مبادرت می ورزد؛ داستانهایی که طی آن دختری شهرستانی به خاطر نفهمی و جاه طلبی پدران و برادران خود مجبور به فرار و ورود به کلان شهر تهران می‌شود؛ تهرانی که به عنوان پایتخت ایران اسلامی، همواره مورد بغض و کینه ی سازندگان این چنین آثاری بوده و در این اثر نیز کارگردان آن را با تاکید شعارگونه شخصیتها بر بی در و پیکر بودن و بی رحمی موصوف گردانیده و عنوان ابرهای ارغوانی نیز زاده همین جملات کلیشه ای و شعاری درباره تهران و بدیهای آن می باشد که البته در تناقض با اصرار گویندگان آن بر ماندن در این کلان شهر، به صورت پارادوکس در جای جای این اثر خود نمایی می کند.

در مجموع به نظر می رسد که ابرهای ارغوانی اثری سفارشی از جانب شهرداری تهران است که شایقی آن را به سیاهه ای اعتراضی مبدل ساخته که نسبت به همه چیز معترض می باشد. اثری سینمایی که به سبب پایان‌ بندی نامفهوم و تلفیق و تکرار نماهای تبلیغاتی زاید در جای جای داستان، فیلمی متوسط و فاقد قدرت بیان سینمایی محسوب می شود.
کد مطلب : 92953