توصيه به ديگران
۰
دوشنبه ۳۰ تير ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۴۳
آقای قوچانی؛ برخی از دوستان شما به زبان قلم سخن می‌گویند اما به قلم به مزدی
اقدامات قوچانی و هم‌قطارانش همواره سنگین‌ترین هزینه‌ها را به مردم تحمیل کرده است که فقط برای نمونه به چند مورد اشاره می نماییم: فتنه ۷۸ و ۸۸، حمایت از چپاول گران بیت المال، قرار گرفتن در طیف ضدانقلاب در مواضع و ... که هزینه‌های سنگینی را به ملت تحمیل کرده است.
آقای قوچانی؛ برخی از دوستان شما به زبان قلم سخن می‌گویند اما به قلم به مزدی
Share/Save/Bookmark
به گزارش سرویس سیاسی عصر امروز محمد قوچانی، سردبیرمهر نامه، در ضیافت افطاری رئیس‌جمهور با اصحاب رسانه، در سخنانی با بیان این‌که ما روزنامه‌نگاریم، ما می‌نویسیم و خطبه نمی‌خوانیم گفت: «ما به زبان قلم سخن می‌گوییم، نه به زبان قدرت. هرچند که زبان اهل قدرت را به‌ خوبی می‌شناسیم».

قوچانی در ادامه با بیان اینکه ما مأمور به حرفه بودیم و آن‌ها نیز مأمور به وظیفه و کار ما روزنامه‌نویسی بود و کار آن‌ها روزنامه‌نویسی، تصریح کرد: «هردوی ما به تکلیف عمل می‌کردیم؛ اما ما ماندیم و آن‌ها رفتند و ما روزنامه‌نگار ماندیم و آن‌ها مدعی‌العموم و رئیس‌جمهور و وزیر ارشاد و اطلاعات نماندند».

وی ادامه داد: «ما حتی مهاجرت هم نکردیم که برگردیم. هرچند هجرت از راه‌های حفظ حیات و ایمان است. اما ما برای حفظ همان ایمان و وحدت و امید ماندیم و رفتیم از روزنامه به هفته‌نامه و از هفته‌نامه به ماهنامه و از ماهنامه به فصلنامه و از فصلنامه به سالنامه و از سالنامه به خانه رفتیم. اما آن‌قدر ماندیم تا شما (رئیس‌جمهور) آمدید، آن‌قدر ماندیم تا آن‌ها رفتند».

او خطاب به رئیس‌جمهور گفت: « ما کم‌هزینه‌ترین و کم‌ توقع‌ترین فرزندان انقلابیم»!
 
به گزارش عصر امروز با توجه به این‌که سخنان محمد قوچانی به‌ویژه در دو رویکرد اصلی‌اش، سیاه نمایی و مظلوم‌نمایی، بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌های ضدانقلاب پیداکرده است! (البته این هم نمونه ای از فرزند انقلاب بودن وی می باشد!!) مطالبی در نقد این سخنان برای تنویر افکار عمومی بیان می نماییم.

به گزارش خبرنگار ما قوچانی بابیان عبارت «ما به زبان قلم سخن می‌گوییم، نه به زبان قدرت» خود و هم‌قطاران خود را در جایگاه صاحبان قلم و مخالفان را در جایگاه صاحبان قدرت جای‌داده است:

۱. آقای قوچانی خود را صاحب زبان قلم می‌داند نه صاحب زبان قدرت، درحالی‌که خود عضو رسمی یک باشگاه سیاسی است که سال‌ها صاحب قدرت بوده و هنوز به دنبال کسب قدرت است. آیا زبان قلم و باشگاه قدرت برای رسیدن به قدرت نبود که حتی در فتنه ۸۸ با رای مردم چنان بازی کرد که دشمنان هم به اصل انقلاب و کشور طمعه کردند و در جنگ براندازی همنوای دوستان ایشان گردیدند!

۲. آقای قوچانی خود را صاحب زبان قلم می‌داند نه صاحب زبان قدرت، درحالی‌که زبان قلم به‌ویژه در دوره کنونی یکی از مهم‌ترین نمونه‌های بارز زبان قدرت است که برای پیشبرد اهداف و اغراض سیاسی، اقتصادی و غیره به کار می‌رود. لکن برخی این قدرت را به‌خوبی درک کرده‌اند و راه استفاده از آن را می‌دانند و برخی هنوز نه و درنتیجه مغلوب قدرت زبان قلم می‌شوند.

۳. قوچانی بابیان عبارت «کسانی که جز با پول بیت‌المال نمی‌توانند روزنامه‌نگاری کنند» مخالفان خود را کسانی شمرده است که تنها با پول بیت‌المال می‌توانند روزنامه‌نگاری کنند و خود و دوستان خود را کسانی که با هزینه‌های شخصی روزنامه‌نگاری می‌کنند اما ظاهرا؛

الف: آقای قوچانی فراموش کرده‌اند که بسیاری از دوستان ایشان پایه‌گذار مطبوعات دولتی با راه‌اندازی مطبوعاتی چون همشهری و ایران بوده‌اند و از قبل چنین اقداماتی بود که بعدها توانستند در حوزه مطبوعات اقدامات دیگری انجام دهند.

ب: بسیاری از مطبوعات همفکر و هم‌قطار آقای قوچانی در زمان دولت‌های سازندگی، اصلاحات و حال حاضر از حمایت‌های مالی گسترده دولتی برخوردار بوده‌اند.

ج: عملکرد فعلی دوستان آقای قوچانی در روزنامه‌های اطلاعات، جمهوری اسلامی، ایران و... فراموش شده است که از پول بیت المال در حال ارتزاق هستند.

د: بنگاه مطبوعاتی آقای قوچانی با حمایت و سرمایه باشگاه‌های سیاسی و باشگاه‌های قدرت اداره می‌شود نه با هزینه شخصی که این باشگاه‌های سیاسی و باشگاه‌های قدرت نیز سرمایه‌های خود را از رانت‌های گوناگون و بعضاً به طرق نامشروع و غیرقانونی کسب کرده‌اند (اشاره ما به شخص غلامحسین کرباسچی و حزب کارگزاران سازندگی به‌عنوان حامیان مالی بنگاه مطبوعاتی آقای قوچانی می باشد).

ه: البته ایشان فراموش کرده بسیاری از مطبوعات همسوی ایشان در فتنه ۸۸ و قبل و بعد از آن از چمدانهای دلاری که از خارج فرستاده می شد ارتزاق می کردند و بعد که جلوی ورود آن پولها گرفته شد برخی از همین افراد به فکر هجرت مقدس! برای حفظ دینشان برآمدند و هم اکنون بطور مستقیم از آن دلارها و آنهم در مبدا آن در حال ارتزاق هستند!؟ 

۴. قوچانی مدعی شده است «ما کم‌هزینه‌ترین و کم‌توقع‌ترین فرزندان انقلابیم». اما وی با این ادعای دروغ خود چند نکته را فراموش کرده است:

اولا: قوچانی می‌گوید ما فرزندان انقلابیم اما همواره مطالبی می‌نویسد که با استقبال ضدانقلاب مواجه می‌شود. از جمله خود این سخنان که فعلا دستمایه حمله به نظام شده است!

ثانیا: اقدامات قوچانی و هم‌قطارانش همواره سنگین‌ترین هزینه‌ها را به مردم تحمیل کرده است که فقط برای نمونه به چند مورد اشاره می نماییم: فتنه ۷۸ و ۸۸، حمایت از چپاول گران بیت المال، قرار گرفتن در طیف ضدانقلاب در مواضع و ... که هزینه‌های سنگینی را به ملت تحمیل کرده است.

۵. قوچانی با استفاده از عبارت «مطبوعات را اعدام نکنید» تصویری مظلومانه از مطبوعاتی ساخته است که به دلیل برخی ارتباطات و اقدامات غیرقانونی با برخورد قانونی مواجه و تعطیل‌شده‌اند.

مطبوعاتی که جاسوسان زیادی را پرورش داده بودند و به خاطر مشتی دلار منافع مردم را به بیگانگان می فروختند و یا در روز ولایت امیر المومنین(ع) ولایت وی را انکار می کردند!

البته این عبارت به‌کرات توسط رسانه‌های ضدانقلاب مورد استفاده قرار گرفته است. اما باید به وی گفت مگر مطبوعه ای که به جاسوسخانه تبدیل شده است خونش از سایرین رنگین تر است که مجازات نگردد!

البته ما هم با وی در بخشی از این پیام موافقیم که «مطبوعات را اعدام نکنید، مزدوران را اعدام کنید»!
کد مطلب : 87814