توصيه به ديگران
۰
سه شنبه ۱۴ شهريور ۱۳۹۶ ساعت ۱۸:۲۸
بی خردی از نگاه امام هادی(ع)
شاید بتوان گفت که حضرت امام هادی(علیه السلام) بودند که شیعه را آماده پذیرش غیبت کردند و زمینه‌ساز امامت امام زمان در ۱۱۷۰ سال شدند و امام عسکری(علیه السلام) هم راه پدر بزرگوارشان را ادامه دادند.
بی خردی از نگاه امام هادی(ع)
Share/Save/Bookmark
به گزارش سرویس تاریخ وحماسه عصر امروز پانزدهم ذیحجه الحرام مصادف است با سالروز ولادت دهمین پیشوای مسلمانان حضرت امام علی النقی(علیه السلام)، امامی که در دوران زندگانی خلفای عباسی از ترس وجود حضرتش را در حصر قرار داده بودند و در دوران حاضر نیز به واسطه خطبه غدیریه و دفاع از مولی الموحدین امیرالمومنین علیه السلام آماج حملات ناجوانمردان در فضای مجازی قرار گرفته است.

شاید بتوان گفت که حضرت امام هادی(علیه السلام) بودند که شیعه را آماده پذیرش غیبت کردند و زمینه‌ساز امامت امام زمان در ۱۱۷۰ سال شدند و امام عسکری(علیه السلام) هم راه پدر بزرگوارشان را ادامه دادند. امام هادی(علیه السلام) در بینش شیعه شخصیت ولایت‌مداری و ولایت تکوینی معصوم را ایجاد کردند که آنهم به این معنی است که معصوم حاضر و غایب فرقی با یکدیگر ندارند و با تعلیم زیارت جامعه کبیره این شخصیت را در ذهن شیعه ایجاد نمودند.

امام هادی(علیه السلام) در ۸ سالگی به امامت رسیدند، دوره ۳۳ سال امامت حضرتش معاصر بود با خلافت خلفای عباسی، معتصم(۲۱۷ـ۲۲۷ هـ.ق)، واثق(۲۲۷ـ۲۳۲ هـ.ق)، متوکل(۲۳۲ـ۲۴۸ هـ.ق)، منتصر(۲۴۸ هـ.ق به مدت شش ماه)، مستعین(۲۴۸ـ۲۵۲ هـ.ق) و معتز(۲۵۲ـ۲۵۵ هـ.ق)
که آن حضرت(علیه السلام) با آنکه در شرایط سختی بودند ولی به مسایل اجتماعی و سیاسی جامعه‌ توجه خاصی داشتند.

لذا با همه محدودیت‌ها و اعمال بازداشت خانگی و محاصره و تجسس و هجوم وقت و بی‌وقت به خانه‌اش، حضرت هادی(علیه السلام) به اشکال گوناگون فضای سیاسی جامعه را تبیین می کرد و با راه‌های مختلف مردم را نسبت به ظلمی که در حق اهل بیت(علیهم السلام) روا می‌شود، آگاه می‌ساخت.

همچنین از مباحث رایج در زمان امام هادی (علیه السلام) موضوع «خلق قرآن» بود. همچنین مبارزه با موضوع «غلو و غالیان»، یکی دیگر از فعالیت‌های علمی امام هادی (ع) است غالیان کسانی بودند که بر مبنای یک برداشت و تصور نادرست از امام معصوم و امامت، برای امام مقام خدایی قائل بودند که حضرت با هر دوی این انحرافات به شدت مبارزه می کردند.

ده کلام نورانی از امام دهم علیه السلام

قالَ(علیه السلام): الْهَزْلُ فکاهَةُ السُّفَهاءِ، وَصَناعَةُ الْجُهّالِ. [بحارالأنوار، ج 75، ص 369، ح 2]
مسخره کردن و شوخی های -بی مورد- از بی خردی است و کار انسان های نادان می باشد.

قالَ(علیه السلام): اِنَّ الحَرامَ لا ینمی وَاِن نَمی لا یبارَک لَهُ فیهِ وَما اَنفَقَهُ لَم یؤجَر عَلَیهِ وَما خَلَّـفَهُ کانَ زادَهُ اِلَی النّارِ. [کافی، ج 5، ص 125، ح 7]
به راستی که حرام، افزایش نمی ‏یابد و اگر افزایش یابد، برکتی ندارد و اگر انـفاق شود، پاداشی ندارد و اگر بماند، توشه‏ای به سوی آتـش خواهد بود.

قالَ(علیه السلام): اَلنّاسُ فِی الدُّنیا بِالاَموالِ وَفِی الآخِرَةِ بِالاَعمالِ.[بحارالأنوار،ج 78، ص 368، ح3]
اعتبار مردم در دنیا به مال است و در آخرت به عمل.
 
قالَ(علیه السلام): أمّا إنّک لَو زُرتَ قَبرَ عَبدِ العَظیمِ عِندَکم لَکنتَ کمَن زارَ الحُسَینَ بنَ عَلِیِّ (علیه السلام). [میزان الحکمه، ح 7984]
(خطاب به یکی از اهالی ری): بدان که اگر در شهر خودتان قبر عبد العظیم را زیارت کنی، همچون کسی هستی که حسین بن علی (علیه السلام) را زیارت کرده باشد.

قالَ(علیه السلام): إِنَّ اللهَ لا یُوصفُ إلا بِما وصفَ بِه نَفسهُ، وأَنی یُوصَف الَّذی تُعجِز الحَواسُ أَن تُدرِکهُ والاَوهامُ أَن تنَالهُ و الخطراتُ أن تحُدَّه و الأَبصارُ عَن الِإحاطَة بِه. نَأی فِی قُربه و قَرُب فی نَأیه. [تحف العقول، ص 510]
به راستی که خدا، جز بدانچه خودش را وصف کرده، وصف نشود. کجا وصف شود آن که حواس از درکش عاجز است، و تصورات به کُنه او پی نبرد، و در دیده ها نگنجد؟ او با همه نزدیکی اش دور است و با همه دوری اش نزدیک.

قالَ(علیه السلام): المَقادِیر تَریکَ مَا لا یخطِر بِبالِک. [مسند الامام الهادی، ص 303]
مقدرات چیزهایی را بر تو نمایان می سازد که به فکرت خطور نکرده است.

قالَ(علیه السلام): العِتابُ مِفتَاحُ الِّثقالِ، والعِتابُ خَیرٌ مِن الحِقد. [مسند الامام الهادی، ص 304]
گلایه کلید سنگینی است، ولی گلایه بهتر از کینه توزی است.

قالَ(علیه السلام): أُذکر حَسراتِ الَتفرِیطِ بِأخذِ تَقدِیم الحَزم. [تحف العقول، ص 512]
افسوسِ کوتاهیِ کارهایِ گذشته را با تلاش در آینده جبران کنید.

قالَ(علیه السلام): الجاهِلُ أَسیرُ لِسانِه. [مسند الامام الهادی، ص 304]
نادان، اسیر زبان خویش است.

قالَ(علیه السلام): إِنَّ الظَالِم الحَالِم یَکادُ أَن یُعفَی عَلی ظُلمِه بِحِلمه وإِنَّ المُحِقَّ السَّفِیه یَکادُ أَن یُطفِئ نُورَ حَقِّهِ بِسَفهِه. [مسند الامام الهادی، ص 304]
ستمکار بردبار، چه بسا که بوسیله حلم و بردباری، از ستمش گذشت شود و چه بسا حق دار نابخرد، که با سفاهت خود، نور حق خویش را خاموش کند.
کد مطلب : 215704