توصيه به ديگران
۰
يکشنبه ۳۰ فروردين ۱۳۹۴ ساعت ۲۱:۵۰
مژده امام باقر(ع) به شیعیان چه بود
در حـديـث لَوْح مـطـابـق نـقـل عـلمـاى شـيـعـه، آمـده اسـت كـه جـبـرئيـل آن را از بـهـشـت بـه حـضـور رسـول خـدا (ص) آورد و رسـول خـدا (ص) آن را به فاطمه ـ س ـ داد و در آن لَوْح نام همه دوازده امام (ع) نوشته شده است و در آن نام محمّد بن على (امام باقر) به عنوان امام بعد از پدرش، خاطرنشان شده است.
مژده امام باقر(ع) به شیعیان چه بود
Share/Save/Bookmark
به گزارش سرویس تاریخ و حماسه عصر امروز امام باقر (عليه السلام) به سال ۵۷ هجرى (سوم صفر يا آغاز ماه رجب) در مدينه متولّد شد نـسـبـت او، هـم از نـاحـيـه پـدر و هـم از نـاحـيـه مـادر بـه هـاشـم جـدّ دوّم رسـول خـدا(صـلّى اللّه عـليـه و آله و سـلّم) مى رسد و هم از دو طرف به اميرالمؤ منین على (عـليـه السلام) مى رسد زيرا مادرش (اُمّ عبداللّه) دختر امام حسن مجتبى (عليه السلام ) بود پس او هم هاشمى است و هم علوى. قبر شريفش در بقيع مى باشد.

دلايل امامت امام باقر (ع)

۱ ـ در وصـيـّت امـيـرالمـؤمـنـین عـلى (عـليـه السلام ) به فرزندانش، نام امام باقر (عليه السلام ) آمده و به او سفارش شده است.

۲ ـ مـطـابـق روايـات رسول خدا(صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) نام او را ذكر كرده و به عنوان باقرالعلوم (شكافنده علوم) ياد نموده است.

۳ ـ در حـديـث لَوْح مـطـابـق نـقـل عـلمـاى شـيـعـه، آمـده اسـت كـه جـبـرئيـل آن را از بـهـشـت بـه حـضـور رسـول خـدا (صـلّى اللّه عـليه و آله و سلّم) آورد و رسـول خـدا (صـلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) آن را به فاطمه ـ سلامُ اللّه عَلَيْها ـ داد و در آن لَوْح نام همه دوازده امام (عليهم السلام) نوشته شده است و در آن نام محمّد بن على  (امام باقر) به عنوان امام بعد از پدرش، خاطرنشان شده است.

۴ ـ نـيـز از عـلمـاى شيعه نقل شده است كه خداوند (نامه مهر شده) اى كه داراى دوازده مهر بـود، براى رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) فرستاد و به پيامبر (صلّى اللّه عـليـه و آله و سلّم) فرمان داد كه آن را به اميرمؤ منان على (عليه السلام) بسپارد و به او دسـتـور دهـد كـه اوليـن مـهـر آن را بـشـكـنـد و طـبـق دسـتـورهـاى آن عـمـل كـنـد و هنگام مرگش آن را به فرزندنش حسن (عليه السلام) بسپارد و به او دستور دهـد مـهـر دوّم را بـشـكـند و به دستورات آن عمل كند و هنگام مرگش آن را به برادرش حسين (عـليـه السـلام) بـدهـد و بـه او دسـتـور دهـد كـه مـهـر سوّم را بشكند و به دستورات آن عـمل نمايد و هنگام مرگش آن را به پسرش علىّ بن حسين (عليهماالسلام) بسپارد و به او دسـتـور دهـد كـه مـهـر چـهـارم را بـشـكـنـد و بـه دسـتـورات آن عـمـل نـمـايـد و هـنگام مرگش آن را به پسرش (محمّد بن على) امام باقر (عليه السلام) بـسـپارد و به ترتيب مذكور به او دستور دهد كه هنگام مرگش آن را به پسرش بسپارد تا به آخرين امام برسد.

۵ ـ روايـات بـسـيـارى از امـيـرمـؤ مـنـان و امـام حسن و امام حسين و امام سجّاد (عليهم السلام) نقل شده است كه به امامت امام باقر (عليه السلام) بعد از پدرش صراحت دارد.

مـدّت امـامت امام باقر (عليه السلام ) و عهده دارى و خلافت آن حضرت بر شئون مردم بعد از پدرش نوزده سال ادامه يافت .

گفتارى از بزرگان در شاءن امام باقر (ع)

۱ ـ عـبـداللّه بـن عطاء مكّى مى گويد: دانشمندان و بزرگان علم را نديده ام كه پيش هـيـچ كـس كـوچـكـتـر از آن جـلوه كنند، كه در نزد امام باقر (عليه السلام ) آنگونه جلوه مى كنند. و مـن خـودم (حـكـم بـن عيينه) را ديدم كه با آن مقام ارجمندى كه در نزد مردم داشت، همانند كودكى كه در مقابل معلمش بنشيند، در حضور امام باقر (عليه السلام) مى نشست.

۲ ـ جـابـر بـن يـزيد جُعْفى كه از اصحاب بزرگ امام باقر (عليه السلام) بود وقتى كه مطلبى را از آن حضرت نقل مى كرد، تعبيرش چنين بود:
(حـَدَّثـَنـِى وَصـِىُّ الاَْوْصـِيـاءِ وَوارِثُ عـُلُومِ الاَْنـْبـِيـاءِ مـُحـَمَّدَ بـْنِ عـَلِىِّ بـْنِ الْحـُسـَيـْنِ عَلَيهِمُالسّلامُ).
(وصىّ اوصيا و وارث دانشهاى پيامبران، محمّد بن على بن حسين (عليهم السلام) براى من حديث كرد).

مژده ای به شیعیان امام باقر علیه السلام


مولف جلیل القدر کتاب «الکافی» مرحوم کلینی (م ۳۲۹ ق) در روضه کافی جریانی را از امام باقر (علیه السلام) نقل می کند که برای شیعیان و ارادتمندان به آن حضرت بسیار گوارا و نوید بخش است.

راوی این روایت حَكَمِ بْنِ عُتَیْبة است. او می گوید:
در خدمت امام باقر (علیه السّلام) بودم و اطاق آكنده از جمعیّت بود ناگاه پیرمردى كه بر عصاى خود تكیه داشت، پیش آمد تا به در اطاق ایستاد. عرض کرد: السلام علیك یا ابن رسول الله و رحمة الله و بركاته و بعد سكوت كرد. امام پاسخ داد: علیك السلام و رحمة الله و بركاته.

بعد پیرمرد رو كرد به سایر جمعیت كه در آنجا بودند و به آنها نیز سلام کرد. همه جواب سلامش را دادند. در این موقع رو به جانب حضرت نمود و گفت: یا ابن رسول الله مرا نزدیك خود بنشان فدایت شوم به خدا سوگند من شما و كسى كه شما را دوست داشته باشد را دوست دارم و این علاقه برای مطامع دنیایی نیست.

با دشمن شما دشمنم و از او كناره مى‏ گیرم و به خدا سوگند این نفرت و دشمنی نیز بواسطه اختلاف شخصی نیست و با هم پدر كشتگى نداریم (به دلیل پیروی از شما از آنها کناره گیری می کنم).
به خدا سوگند حلال شما را حلال و حرام شما را حرام می دانم و در انتظار برپایی حکومت عدل شما خاندانم. [۱] با این عقیده و روشی که دارم آیا امید به نجات من هست؟

امام باقر (علیه السلام) دوبار به او فرمود: نزدیک من بیا!
امام (علیه السلام) همان طورى كه پیرمرد می رفت به او نگاه می كرد. بعد رو به جمعیت فرمود: « مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَنْظُرَ إِلَى رَجُلٍ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ فَلْیَنْظُرْ إِلَى هَذا ، هر كه مایل است یك نفر بهشتى را ببیند به این پیرمرد نگاه كند پیرمرد جلو آمد و حضرت او را پهلوى خود نشاند. آنگاه فرمود: پیرمرد! مردى خدمت پدرم على بن الحسین رسید و همین سؤال تو را از او پرسید. پدرم امام (سجاد علیه السلام) به او فرمود: وقتى جانت به اینجا رسید - با دست اشاره به حلقوم خود نمود - با قلبی مطمئن ، دلی آرام و با شوق فراوان با فرشته‏ هاى اعمال روبرو می شوى اگر (با این عقیده و روشی که داری) از دنیا رفتی خدمت پیامبر و على و حسن و حسین و على بن الحسین (علیهم السلام) خواهی رسید. اگر هم زنده ماندی ؛ خداوند در همین دنیا چشم تو را روشن می كند [۲] و در هر صورت تو در مقامات عالیه با ما خواهى بود.
پیرمرد (که به نظر انتظار این همه لطف و کرامت را نداشت با تعجب) عرض کرد: چه فرمودید؟
امام باقر (علیه السلام) دو مرتبه سخنان خود را تكرار كرد. پیرمرد از خوشحالى و تعجب گفت الله اكبر ؛ اگر بمیرم خدمت رسول خدا و امیرالمومنین و امام حسن و امام حسین و على بن الحسین می رسم و در وقت جان دادن با قلبی مطمئن ، دلی آرام و با شوق فراوان با فرشته‏هاى اعمال روبرو می شوم و اگر (هم تا وقت ظهور) زنده مانده و آن زمان را درک کردم خدا زندگى خوشى برایم فراهم می كند و با شما در درجات عالیه خواهم بود؟

پیرمرد این را که گفت فریاد به گریه بلند کرد و شروع کرد به هاى هاى گریستن. در نهایت اختیار از کف داد و بر زمین افتاد. اهل مجلس نیز با دیدن این حال پیرمرد به گریه افتادند و آنها نیز شروع کردند به بلند بلند گریه کردن.

در حالی که امام باقر (علیه السّلام)‏ با انگشت، اشک از دیدگان مبارک خود می زدود ؛ پیرمرد سربلند کرد و از امام علیه السلام خواست تا دست مبارک خود را به او دهد. امام علیه السلام دست خود را به او داد. او دست امام علیه السلام را گرفت و بوسید و بر دو دیده و صورت خود گذاشت. سپس جامه از روى شكم خود بالا زده دست امام را روى شكم و سینه خود نهاد. بعد از جاى خود بلند شد و با گفتن «السلام علیكم» از امام و اهل مجلس خداحافظی کرد و از خانه خارج شد.

امام (علیه السلام) همان طورى كه پیرمرد می رفت به او نگاه می كرد. بعد رو به جمعیت فرمود: « مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَنْظُرَ إِلَى رَجُلٍ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ فَلْیَنْظُرْ إِلَى هَذا ، هر كه مایل است یك نفر بهشتى را ببیند به این پیرمرد نگاه كند.»

حكم بن عتیبه راوى حدیث می گوید: من خانه مصیبت زده‏ اى را ندیده بودم كه مثل این مجلس گریه كنند (چنان تحت تاثیر نیت پاك پیرمرد و لطف امام قرار گرفته بودند كه همه با صداى بلند گریه می كردند.) [۳]

پی نوشت:
۱. اصل عبارت این است: «وَ اللَّهِ إِنِّی لَأُحِلُّ حَلَالَكُمْ وَ أُحَرِّمُ حَرَامَكُمْ وَ أَنْتَظِرُ أَمْرَكُم‏» که ما آن را با توجه به شرح ملا صالح مازندرانی، ج‏۱۱، ص ۴۱۶ اینگونه ترجمه کردیم.
۲. خلاصه اینکه اگر تا قبل از ظهور از دنیا رفتی با ما اهل بیت خواهی بود و اگر ماندی خدا تو را با درک زمان ظهور دلشاد خواهد کرد. همان ج۱۱ ص ۴۱۶
۳. الكافی ، ج‏۸، ص ۷۷
کد مطلب : 79983