توصيه به ديگران
۰
دوشنبه ۳ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۳۳
میخوانمت به طرز زمان های کودکیم // بابای مهربان "امام زمان" حسن(ع)
وجود نازنین امام حسن عسکری علیه السلام همچون اجداد و پدران بزرگوار خود منبع جود و سخا بودند و در بسیاری از مواقع قبل از این که کسی چیزی بخواهد، او را بی نیاز می کردند ما نیز در این شب مبارک دستهای گدایی خود را به ساحت حضرتش دراز نموده و از خان کرمش حاجات خود را مسئلت می نماییم.
میخوانمت به طرز زمان های کودکیم // بابای مهربان  "امام زمان" حسن(ع)
Share/Save/Bookmark
به گزارش سرویس تاریخ و حماسه عصر امروز، امام حسن عسکری (علیه السلام) بر اساس روایت مورخان، در ماه ربیع الثانی، روز دهم یا هشتم سال ۲۳۲ قمری چشم به جهان گشود و ۲۸ سال زندگی کرد.

القاب آن بزرگوار را «الصّامت»، «الهادی»، «الرفیق»، «الزّکی» و «النّقی» ذکر کرده‌اند؛ برخی از مؤرخان لقب «الخالص» را هم بر القاب آن حضرت افزوده‌اند، البته «ابن الرضا» عنوانی است که امام جواد و امام عسکری – علیهما‌السلام- هر دو به آن شهرت یافته‌اند.

وجود نازنین امام حسن عسکری علیه السلام همچون اجداد و پدران بزرگوار خود منبع جود و سخا بودند و در بسیاری از مواقع قبل از این که کسی چیزی بخواهد، او را بی نیاز می کردند ما نیز در این شب مبارک دستهای گدایی خود را به ساحت حضرتش دراز نموده و از خان کرمش حاجات خود را مسئلت می نماییم.

با ذکر روایتی گهربار از امام عسکری علیه السلام اشعاری در باب این ولادت با شکوه تقدیم شما خوبان می گردد:

قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری – علیه السلام –: أعْرَفُ النّاسِ بِحُقُوقِ إخْوانِهِ، وَأشَدُّهُمْ قَضاءً لَها، أعْظَمُهُمْ عِنْدَاللهِ شَأناً.

«احتجاج طبرسی، ج. ۲، ص. ۵۱۷، ح. ۳۴۰»

امام حسن عسکری – علیه السلام – فرمود: هرکس حقوق هم نوعان خود را بشناسد و رعایت کند و مشکلات و نیازمندی‌های آن‌ها را برطرف نماید، در پیشگاه خداوند دارای عظمت و موقعیّتی خاصّی خواهد بود.


#ولادت_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام



سجده ی بی "خدا خدا" هرگز
بی ولای تو "ربنا" هرگز

عصمت الله اکبری آقا
از ولی خدا ، خطا؟ هرگز

هر چه دارم خودت عطا کردی
نزد غیر توام گدا؟ هرگز

من گره خورده ام به ایوانت
از تو باشم دمی جدا ؟ هرگز

پر زدن از فضای "دلتنگی"
جز به صحنین سامرا هرگز

چند وقتی شده.... که تب دارم
از تو یک کربلا طلب دارم

در کرمخانه تا تو را دیدم
بین دستانت "آتنا" دیدم

از ازل روی این دل زارم
از تو من چند رد پا دیدم

قبل اینکه به سامرا آیم
به گمانم تو را دو جا دیدم

اولین بار، پیش قبر حسن
دومین بار ، کربلا دیدم

وقت یاد از حریم پاک تو
در حرم هایشان تو را دیدم

من ندارم ، به من برس آقا
که نباشم چو خار و خس آقا

با اجازه کمی برای دلت
روضه میخوانم از هوای دلت

داغ مسمار و سینه را آقا
می‌گذاری بگو کجای دلت

هر شب از داغ مادرت زهرا (س)
قتل نفسیست در سرای دلت

ختمِ به کربلا و گودال است
مثل هر دفعه ماجرای دلت

یک سوال از من و ... جواب از تو...
نیزه ای رفت لابلای دلت؟

من یک از صد هزار را گفتم
گریه کم کن دلم فدای دلت

گریه کم کن که گریه ها داری
ای که از روضه ام عزاداری

سنگ کوفی نخورد بر سر تو
زیر سم ها نرفت پیکر تو

روبروی سکینه (س) و زینب (س)
غرق در خون نشد سراسر تو

مملو از خاک و خون و خاکستر
حنجرت را ندید مادر تو

پیش چشمت نشد خدا را شکر
اربا اربا علیِ اکبر تو

خیمه هایت نسوخت با هیزم
تازیانه نخورد دختر تو

هیچ دستی نزد کنار سرت
خیزران بر لب مطهر تو

من یک از صدهزار را گفتم
قصه ای آبدار را گفتم

من که از روضه سر در آوردم
از دل خود جگر درآوردم

بین این روضه از زبان خودم
دو سه تا چشم تر درآوردم

عفو کن جان حجت ابن الحسن(ع)
گریه ات را اگر درآوردم

آن قدر گریه کرده ام آقا
از دو چشمم پدر درآوردم

نخل دردم که با دو قطره ی اشک
مطمئنم ثمر درآوردم

هر زمانی که روضه ای خواندم
سوی گودال پر درآوردم

سوی گودال سنگ می انداخت
به تنش نیزه چنگ می انداخت....

#جعفر_ابوالفتحی



#ولادت_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام



جان میدهم فقط و فقط پای سامرا
زاده شدم به شوق تمنّای سامرا
دیگر نیازمند کسی نیستم که من
هستم گدای دست تو آقای سامرا
حال مرا برای خودت روبه راه کن
حاذق ترین طبیب - مسیحای سامرا
از لطف بی نهایت تو بی مقدمه
پر زد دلم به گنبد زیبای سامرا

حالا  شدم  برای  حریمت کبوتری
ای منتهای عشقِ  خداوند ”عسکری”

ای دومین حسن که وجودت خدایی است
صبر تو حیدری و دلت مجتبایی است
در کنج صحن خلوت تو هر فرشته ای
مشغول لحظه های شریف گدایی است
صدها درود و تهنیت سبز بر دلی
که آب و تاب عاشقی اش سامرایی است
وقتی کبوتری به هوای تو می پرد
دیگر کجا به فکر فرار و جدایی است
هرکس که میرسد تو به او لطف میکنی
فرقی نمی کند طرف اصلاً کجایی است

با این حساب بر در این خانه آمدم
بر دور شمع روی تو پروانه آمدم

ای جلوه ی حقیقی هفت آسمان حسن
رفته  شعاع  نور تو  تا لا مکان حسن
در زیر چتر سایه ی تو آرمیده ایم
از پرتو جمال تو روشن جهان حسن
در مدح تو همیشه قلم کم می آورد
قفل است درسرودن تو هر دهان حسن
میخوانمت به طرز زمان های کودکیم
بابای مهربان  “امام زمان”  حسن
بنیان گذار کرب و بلا روز اربعین
ای بانی زیارت ما شیعیان  "حسن"

شغل همیشگیم دراین خانه نوکریست
کار  همیشگی  شما  بنده پرویست

حتی  بهشت  در به در  آستان توست
تنها نه آسمان که زمین هم از آن توست
قطره اگر کنار تو باشد که قطره نیست
زیرا که تحت مرحمت بی کران توست
از پشت پرده یک دو کلامی سخن بگو
گوشم در انتظار شِنود بیان توست
بین درندگان به نماز ایستاده ای
این هم نشانه ای ز جلال نهان توست
هر چند ظاهراً تو به مکّه نرفته ای
کعبه همیشه گرم طواف نشان توست
 
روز ولادت تو زمان هم عهدی است
بعد تو جانشین بلافصل مهدی است

#محمد_حسن_بیات_لو



#ولادت_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام


امشب که کار و بار گدایان گرفته است
بوی بهشت عالم امکان گرفته است
حاجات ما روا شده باران گرفته است
عالم تمام ، ذکر حسن جان گرفته است

شکر خدا که روزی من لطف مادری است
امشب حسن حسن حسنم جور دیگری است


شادند عرش و فرش به شادی اهل بیت
غوغای دیگری است به وادی اهل بیت
روح الامین شده است منادی اهل بیت
واکرد چشم ، نایب هادی اهل بیت


امشب چه عاشقانه عطا می کند خدا
حاجات را نگفته روا می کند خدا


هم نور چشم مادر عالم تویی حسن
هم جانشین حیدر عالم تویی حسن
پشت و پناه و سرور عالم تویی حسن
ابن الرضای آخر عالم تویی حسن


جان و دل نقی و جواد و رضا تویی
چشم و چراغ و آبروی سامرا تویی


نازد به خود خدا که تویی از مظاهرش
کعبه گرفته غم که نبودی تو زائرش
قرآن نموده فخر که هستی مفسرش
ایران بها گرفت ، تو گشتی مسافرش*


بالا نوشته اند عَلَم عزت تو را
هر جا رسیده پات شده سُرِّ مَن رَأیٰ


یوسف تو و زمین و سماوات مشتری
از هرچه گفته اند و نوشتند بهتری
دارد امامتت به جهان لطف دیگری
کار تو هست مهدی موعود پروری

ایل و تبار من به فدای مقام تو
منجی عالم است مرید مرام تو



آقا اجازه ! خاک درت می شویم ما ؟
پروانه های دور سرت می شویم ما ؟
مشمول ندبه سحرت می شویم ما ؟
یعنی فدایی پسرت می شویم ما ؟

قربان یک نگاه تو جان و جوانی ام
من را بغل بگیر که صاحب زمانی ام


مات از هنر نمایی تو مانده این زمین
بعد از هزار سال تویی محشر آفرین
لب تر کن ای امیر ، بیایند مومنین
پای پیاده ، کرببلا  ، روز اربعین

آنانکه زیر سایه تو با خدا شدند
دیوانه مسیر نجف ، کربلا شدند


#محمد_حسین_رحیمیان



#ولادت_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام


رفته ست با صد شاخه گل خیل گدا امشب
اینجا نباش ای دل برو در سامرا امشب

حاجاتِ خود را دست-چین کن یک به یک بردار
زانو بزن در محضرش با انبیا امشب

شد صاحبِ دوّم حسن(ع) زهرایِ مرضیّه(س)
سائل بیا! شد موسم ِ نان و نوا امشب

گفتیم یابنَ الهادی الأمّه(ع) نگاهی کن
با مرحمت بر حالِ ما درمانده ها امشب

ای خوشۂ انگورها بیتابِ دستانت
ای حُسن ِ نام آور! تویی مشکل گشا امشب

ما را به لطفت یا امام عسکری(ع) دریاب
مسرورمان کن جانِ مهدی(عج) با دعا امشب

صاحب-زمان(عج) در جشن میلاد تو با لبخند؛
یک مجلس جانانه ای کرده به پا امشب

با صد هزاران شوق حاضر کرده عیدی را
در خیمه گاهش حضرت بابایِ ما امشب

شالِ سفیدش روی شانه می برَد دل را
بر قامتش خوشتر نشسته این عبا امشب

شاعر برایش یازده بیتِ کم آورده
تا شادباشی داده باشد بی ریا امشب

عیدیِ ما دیدارِ رویش باشد و ایکاش...
امضا بفرماید ظهورش را خدا امشب!

#مرضیه_عاطفی



#ولادت_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام


باز شد پنجره ای سمتِ نسیمِ ملکوت
نور تابید در آیینه ی صبح از جبروت

تشنه ی بوی نفس های بهارش بودیم
از همان روزِ ازل مستِ نگارش بودیم

چه حضوری که از او عشق بشارت میداد
چه طلوعی که خدا مُهرِ شهادت میداد

نفسش عطرِ سلام و صلوات آورده است
آسمان را قدمش آبِ حیات آورده است

عطر سیبی ست که از گلشنِ عرش آمده است
شاخِ طوباست و بر زینتِ فرش آمده است

هر طرف جلوه ی خورشید جمالش پیداست
حَسَن و نورِ حقیقت ز کمالش پیداست

مژده مژده حسنِ دومِ زهرا آمد
سیزده صورتِ اعجاز تماشا آمد

نور افشانیِ عالم همه از جلوه ی اوست
آخرین حجتِ حق از ثمر و میوه ی اوست

پدرش آینه ی مکتبِ صادق باشد
پسرش چشمه ی قرآنِ حقایق باشد

از دمِ سوسنِ او بوی چمن می روید
صبح از جامِ لبش حُسنِ حَسَن می بوید

جلوه ی روشنِ او جلوه ی ایثارِ خداست
دامنش سبزترین دامنِ گلزارِ خداست

به قدمهاش چو داود گل آرایی کرد
از دَمش حضرتِ یعقوب دل آرایی کرد

بر لبش سوره ی توحید تلاوت دارد
دامنش دولتِ مسعود امانت دارد
 
شده آن بزم نشینِ دمِ او چون عیسی(ع)
شده پروانه ی شمعش به دو عالم موسی(ع)

حَسَن آیینه ی حُسنش به خدا اعجاز است
ز نسیمش همه درهای اجابت باز است

نور تابید و جهان غرقِ تبسّم شده است
کهکشان در نفسش ذره شد و گم شده است

یازده بار زمین سر به خضوع آمده است
از دمِ اوست که خورشید طلوع آمده است

یازده بار خدا صورتِ احمد چو کشید
بینِ آن صورتِ زیبا رخ زیبای تو دید

یازده پنجره وا شد به سوی دولتِ یار
آخرین پنجره مانده است به دستانِ بهار

شانت این بس پسرت حضرت مهدی باشد
بعدِ حق عالمِ ما را متصدّی باشد!

#هستی_محرابی


#مدح _امام_حسن_عسکری_علیه_السلام


السلام علیک یا دلبر
نظری زیر پا کنی خوب است

متوسل شدم به چشمانت
حاجتم را روا کنی خوب است

درد من را تو خوب میدانی
درد من را دوا کنی خوب است

تشنه ی باده ام ز دستانت
نوکرت را صدا کنی خوب است

قدمی رنجه کن به چشمانم
روی چشمم دعا کنی خوب است

زندگیِ مرا ز آقائیت
وقف گنبد طلا کنی خوب است

پدر صاحب الزمان امشب
قسمتم کربلا کنی خوب است

مینویسم همیشه حیدری ام
حیدری از نگاه عسکری ام...

#محمد_حبیب_زاده
کد مطلب : 290510