۱
توصيه به ديگران
۲
شنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۴ ساعت ۰۸:۵۹
یادداشت وارده/
حفظ امنیت وظیفه ملی مسؤولیت اجتماعی و تکلیف دینی
امنیت امروز ما و کشور ما بیش از آنکه توسط نظامیان دشمن و از دهانه توپ و تفنگ آنها در معرض خطر قرار بگیرد؛ در صفحه مانیتور و روزنامه و تلویزیون رخ می دهد. این همان اتفاق خطرناکی است که سال ها پیش رهبر معظم انقلاب، نسبت به وقوع آن هشدار دادند و آن را به تهاجم فرهنکی تعبیر نمودند.
حفظ امنیت وظیفه ملی مسؤولیت اجتماعی و تکلیف دینی
Share/Save/Bookmark
به گزارش سرویس فرهنگ و جامعه عصر امروز امنیت، در هر دو حوزه نظری و عملی، از دیرباز محل توجه و تأمل آگاهان و صاحب نظران علوم نظامی، سیاستمداران و جامعه شناسان و سایر اقشار و طبقات اجتماعی بوده است. هرچند ممکن است در مورد مشخصه ها و مؤلفه های امنیت و در تعیین چگونگی حفظ آن وترسیم سطح امنیت، تفاوت های محسوسی میان دیدگاه نظریه پردازان مختلف  ودر دکترین امنیتی کشورهای مختلف وجود داشته باشد اماهمگان در اصل این موضوع و لزوم حفظ امنیت وپیشگیری از مورد تهدید قرار گرفتن آن و پرهیز از خدشه دار نمودن آن؛ اتفاق نظر دارند.

در یک تعریف کلی، امنیت یک مفهوم ذهنی و نسبی و متأثر از عامل زمان و مکان شناخته می شود. در همان حال امنیت از نیازهای اولیه و از ملزومات زیستی به شمار آمده است. به عبارت روشن تر، امنیت همچون هوا و آب و غذا برای بقاء و ادامه حیات انسان و هر موجود دیگر لازم است و بدون وجود امنیت، زندگی انسان به شدت در معرض خطر و تهدید قرار می گیرد.

با این توصیف، از آنجا که امنیت خود یک پدیده اجتماعی است؛ در معرض آسیب قرار گرفتن آن نیز در عرصه جامعه رخ می دهد و ایضاً حفظ و تقویت و ارتقاء آن نیز در جامعه ممکن می گردد. از همین رو است که می توان حفظ  امنیت را یک وظیفه ملی و مسؤولیت اجتماعی و تکلیف دینی دانست.

چند روز پیش در یک فیلم وسترن که از شبکه نمایش پخش شد ، در زمان بحث و گفتگو پیرامون تهدید های رخ داده برای شهر و ساکنان آن، یکی از حاضران در بیان ضرورت همکاری اجتماعی برای دفع خطر و حفظ امنیت، خطاب به دیگران گفت: وقتی شهر مورد حمله و در معرض خطر قرار دارد، تمام مردهای شهر معاون کلانتر هستند. این کلام موجز در بر دارنده این مفهوم و این حقیقت است که همگان در رویارویی با خطر و دفع خطر و حفظ امنیت دارای نقش و مسؤولیت هستند و نمی توان موضوع امنیت و حفظ آن را یک کارویژه حکومتی فرض نمود چه اینکه! اساساً دولت ها به تنهایی و بدون مشارکت فعال و مؤثر مردم، قادر به ایجاد و حفظ امنیت نیستند.

در گذشته های نه چندان دور، وجه قالب در تعریف امنیت، جنبه های نظامی آن بود. یعنی هم امنیت و هم تحرکات ضد امنیتی دارای صبغه نظامی در نظر گرفته می شد. در این تعریف، امنیت یک کشور زمانی در معرض خطر می گرفت که آن کشو ازطریق آب و خاک مورد هجوم کشور دیگرقرار می گرفت.

مفهوم مخالف این تعریف آن است که در زمان صلح و در زمانی که کشور مورد حمله قرار ندارد، امنیت وجود دارد و امنیت خدشه دار نشده است. امروز اما شکل و جنس و تا حدودی نیز ماهیت امنیت تغییر یافته است و بحث امنیت در مفهومی بسیار گسترده و وسیع تر از گذشته مطرح می شود و ابعاد گوناگون زندگی بشری و طیف وسیعی از فعالیت ها و حتی تفکرات و اندیشه های او را نیز شامل می شود.

در تعاریف جدید از امنیت، اگرچه تهاجم نظامی به عنوان یک رخداد ضد امنیتی همچنان مورد توجه قرار دارد اما اهمیت آن در مقایسه با گذشته به شدت کاهش پیدا کرده است . اگر در گذشته ارتش مهاجم یک خطر ضد امنیتی محسوب می گردید،

امروز یک تروریست انتحاری به تنهایی یک خطر جدی است و او می تواند با پنهان ساختن خود در میان دیگر مردم، به مراکز حساس و حیاتی و به مقامات مهم در هر جای دنیا نزدیک شده و به آن مراکز و آن اشخاص آسیب برساند. فراتر از آن امروز حتی جنگ های پارتیزانی نیز دارای اهمیت گذشته نیستند. در اغلب نقاط جهان، چریک ها و پارتیزان ها، کلاشینکف خود را بر زمین گذاشته و لپ تاپ را به جای آن برداشته اند. عرصه جنگ و تهاجم در امروز نه فقط در زمین و دریا و هوا که پیش از آن در ذهن و فکر صورت می پذیرد و دشمنان نیاز دارند تا قبل از اشغال خاک کشور هدف، افکار مردم آن سرزمین را به اشغال و تحت تصرف خود درآورد.

امروز امنیت در ابعاد و اشکال مختلف، مورد بررسی و دقت نظر قرار دارد. از شایع ترین انواع امنیت می توان به امنیت سیاسی، امنیت اقتصادی، امنیت روانی، امنیت اطلاعات، امنیت غذایی، امنیت اجتماعی و امنیت بهداشتی، اشاره نمود.

امنیت سیاسی ناظر بر کارکرد صحیح و مقتدرانه حکومت در مناسبات بین المللی و توانایی دولت ها در پیشبرد اهداف و پیگیری منافع ملی از رهگذر روابط با دیگر کشورها و با دیگر بازیگران سیاسی است. اگر  دولتی نتواند به اندازه کافی و در موقع مناسب در تعاملات بین المللی اثر گذار باشد و نتواند دیگر کشورها و دیگر دولت ها را در راستای اهداف و منافع مشترک با خود همسو نماید؛ این کشوردر مقایسه با دیگر کشورها، از امنیت سیاسی لازم برخوردار نیست.

لازمه و مقدمه و پیش نیاز برخورداری یک حکومت از امنیت سیاسی، بهره مندی آن از مشروعیت و رضایت مندی داخلی و تعامل گسترده دولت با مردم است. مشروعیت داخلی و رضایت اجتماعی از دولت، پشتوانه اقتدار حکومت و دولت در عرصه بین الملی و در مناسبات و تعامل با دیگر کشور هاست. لذا فرض اینکه یک دولت و حکومت، با مردم خود بیگانه و با آنها در تعارض باشد و در همان حال در مناسبات بین المللی کشوری مقتدر و موفق به حساب آید، فرض باطل و غلطی است.

امنیت اقتصادی: این مفهوم در قدیم مطرح و مورد بحث نبوده است اما به طور ناخواسته رسیدن به آن و حفظ نمودن آن تعقیب می شده است. امنیت اقتصادی به معنی توانایی کشورها در بدست آوردن نیازهای مهم خود در زمان های طولانی و فارغ از نگرانی های عمده است. البته امروز در یک تعریف جامع تر امنیت اقتصادی را مترادف با بی نیازی از دیگر کشورها نمی دانند بلکه امنیت اقتصادی را نیاز دیگر کشورها به اقتصاد ملی می دانند. در تبیین روشن این دیدگاه باید اضافه نمود که چنانچه یک کشور دارای اقتصاد مستقل از دیگر کشور ها باشد، دارای امنیت اقتصادی شناخته نمی شود. این کشور زمانی دارای امنیت اقتصادی است که اقتصاد کشورهای پیرامونی و فرامنطقه ای به اقتصاد او گره خورده باشد و او تأمین کننده احتیاج و نیاز بی پایان دیگر کشورها باشد.

در امنیت روانی و امنیت اجتماعی و بهداشتی و غذایی نیز همین تعاریف و مشخصه ها کم و بیش وجود دارد. در انتهای نوشتار با تأکید و تکرار تغییر شکل و جنس و ماهیت امنیت و به تبع آن تهدیدهای ضد امنیتی، باید توجه داشت که امنیت امروز ما و کشور ما بیش از آنکه توسط نظامیان دشمن و از دهانه توپ و تفنگ آنها در معرض خطر قرار بگیرد؛ در صفحه مانیتور و روزنامه و تلویزیون رخ می دهد. این همان اتفاق خطرناکی است که سال ها پیش رهبر معظم انقلاب، نسبت به وقوع آن هشدار دادند و آن را به تهاجم فرهنکی تعبیر نمودند.

تغییر فرهنگ مصرف، اسراف و تبذیر، افزایش رویکرد به مصرف کالای تولید شده در خارج، میل و رقابت در تجمل گرایی، خودباختگی در برابر مظاهر پیشرفت دیگر کشورها، فراموش کردن و بدتر از آن انکار توانایی ها و امکانات بومی و داخلی، دامن زدن به انشقاق اجتماعی، توجه و تمسک و استناد به شایعات و اخبار تولید شده در مراکز هدایت جنگ روانی دشمن، بی توجهی به همگرایی و وحدت ملی، نادیده انگاشتن ارزش کار و تولید، دامن زدن و بزرگ نمایی در مورد برخی کاستی ها و ناملایمات اجتماعی، غفلت از ضرورت دفاع تمام قد از دولت های خدوم و مدیران کوشا و صدیق ووو نمونه هایی دیگر از این دست، در بلند مدت می تواند کشور ما را با چالش های امنیتی روبرو سازد. 

برای پیشگیری از سقوط به این ورطه هولناک، توجه اهل سخن و قلم و صاحبان اندیشه به مقوله امنیت و شکل های گوناگون آن و توجه دادن جامعه به اصل همکاری و تعامل و مشارکت اجتماعی در ایجاد و حفظ امنیت و مقابله سازمان یافته و برنامه ریزی شده و تحت هدایت با خطرات ضد امنیتی ؛ ضرورتی فوری و دائمی شناخته می شود . 

غلام رضا کاظمیان پور                                
کد مطلب : 130995
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۴-۰۵-۳۱ ۱۲:۲۵:۳۰
رحیم پور ازغدی در جمع پاسداران سپاه تهران:

شیعه قلابی قمه می زند اما به جنگ داعش نمی رود

http://basijpress.ir/54429

در صورت صلاحدید منتشر بفرمایید