پشت مطیعی میایستیم چون «میثم مطیعی» فقط یک فرد نیست، او یک تفکر است؛ تفکری که جریانساز است.
به گزارش عصر امروز، سمیه پارسادوست در یادداشتی به ماجرای شعرخوانی میثم مطیعی در نماز عید فطر و حواشی آن پرداخته است: صبر کردم تمام شود؛ بی حرمتیها، هتاکیها، توهینها و بی انصافیها ... یاللعجب که پایانی بر این همه بیعدالتی نبود. عجیب بود. شعری که روز عید فطر خوانده شد، ادامهای بود بر اشعار قبلی از همین شعرا و همین مداح؛ ادامه شعری که سال قبل در روز عید خوانده شد و یا شعر روز 22 بهمن و روز قدس.
پس چه خبر شده بود؟ چر این بار این میزان از هجمه و عکس العملهای تند و توهین آمیز نسبت به مداح اهل بیت را شاهد بودیم؟ بیعدالتی و بیانصافی نسبت به کسی که ترجیح میدهم قبل از هر عنوان دیگری، او را «نوکر امام حسین» بنامم و خودش پیش از این گفته بود «از تمام عناوین جهان، مرثیه خوان ما را بس» مرثیه خوان امام حسین اما روز عید فطر، به بدترین شکل ممکن مورد هجمه و تاخت و تاز عدهای «هتاک» قرارگرفت که دم از «اعتدال» می زدند.
هرکسی غیر از او بود، شاید دست به قلم نمیشدم . «میثم مطیعی» اما به شخصه برای من آدم مهمی است نه به این خاطر که مداح مشهوری است یا دکترا از دانشگاه «عالم ساز» امام صادق(ع) دارد و یا حتی نه به واسطه اینکه رهبرمعظم انقلاب، او را یکی از «رویشهای انقلاب» نامیدند و بارها عملکرد این مداح جوان در مرثیه خوانی را مورد تایید قرارداده و مصداق عینی یک مداحی انقلابی و اسلامی دانستند. تعاریفی که از او میشود و تعابیری که دربارهاش به کار میبرند را هم مدنظر قرار نمیدهم تا بتوانم منصفانه بنویسم.
از «مرثیه خوان»ی که دوسال قبل در جریان ساخت مستندی درباره مداحی در ایران، متوجه شدم تنها مداحی است که نمیخواهد حرف بزند. نمیخواهد مقابل دوربین باشد و از «شهرت» فراری است. دلیل را پرسیدم. حتی تمایلی به توضیح دادن هم نداشت و درنهایت در مقابل اصرارها و سماجتهای من، از توصیه «حاج آقا مجتبی» به خودش درباره فرار از آفت «شهرت» و پناه بردن به دامان «گمنامی» گفت. از اینکه مداحی شغل او نیست. و من وقتی با تمام این تفاسیر بازهم تلاش فراوان کردم شاید بتوانم این مداح جوان را راضی کنم چندکلامی سخن بگوید و به در بسته خوردم، فهمیدم میثم مطیعی «عالم بی عمل» نیست. او ادا درنمیآورد. خودش بود. راحت از کنار «شهرت» میگذشت. بعد از پایان جلسه هفتگیاش، دیدم که بدون نوچه و همراه و محافظ سوار بر خودروی ملی خود شد و رفت. بیسر و صدا و بدون تشریفات.
نمیخواهم به زبان هتاکان حرف بزنم؛ به زبان آنهایی که حتی حرمت روز عید را هم نگه نداشتند و به مداح اهل بیت و خانواده و پدر مرحومش بدترین توهینها را کردند. آنهایی که دم از «اعتدال» میزنند و در جسارت و توهین به مطیعی، تمام مرزهای اخلاق و انصاف و اعتدال را درنوردیدند و ناجوانمردانه شعری که جز تبلور روایات و سفارشات امیرالمومنین و وصایای امام راحل و درد مردم و اعترافات اعضای تیم مذاکره کننده هستهای چیزی در آن نبود، را توهین به منتخب مردم دانستند و بهانه برای جولان دادن دوباره پیدا کردند. مطیعی را هدف قراردادند تا نپرسیم 2030 چه بود و چطور سر از نظام آموزشی ما درآورد، از سیب و گلابیهای گندیده برجام سوال نکنیم و کاری به «عقیل»هایی که کسی دستشان را به جرم دست اندازی به بیت المال با آهن گداخته نمیسوزاند، نداشته باشیم.
شعر انقلابی و عدالتخواهانه مطیعی را مصداق توهین دانستند تا همچنان دغدغه عدهای «ربنا»ی خواننده «تفنگت را زمین بگذار» باشد و «زمین خواران» همچنان جولان دهند و «صف اول نشستهها» به جای درمان زخم کارگرهای شلاق خورده و معدنچیان سوخته و... به «کنسرت» بیندیشند و به صدور جواز ورود زنان به ورزشگاهها! به کم کردن روی امام جمعه مشهد و درافتادن با «دولت تفنگ به دست» و کنایه زدن به فرمایشات رهبری.
مینویسم که گمان نکنند حالیمان نیست هدف چیست. تصور نکنند نمیفهمیم این بار هم «مطیعی» را بهانه کردهاند تا بازهم سرملت ولو برای چندروزی گرم شود؛ یک روز به حاشیههای راهپیمایی روز قدس و روزی به کنسرت و ربنا و امروز هم به شعر مطیعی. تلاش جهادی هم بماند برای بعد! مینویسم که خیال برشان ندارد سادهایم و گمان میکنیم این همه حمله تنها به خاطر یک شعر صرفا حماسی و انتقادی بوده است. خیال نکنند نمیدانیم «اصل» را نشانه گرفتهاند: « قدرت اجتماعی و بدنه اجتماعی هیئتهای مذهبی». یک روز «هلالی» را علم می کننند و به جرم انتشار یک عکس خصوصی با محرمش، آبرو میبرند و روز دیگر «کریمی» و حالا هم «مطیعی» ... وقتی جریان روشنفکری پایگاه اجتماعی در هیئات مذهبی ندارد، پس باید این خلاء را با ضربه زدن به جریان انقلابی پرکند. لیبرالها باید هر آنچه رنگ و بوی دین دارد را بزنند. مدافعان حرم باشند یا نهادهای انقلابی؛ فرقی نمیکند. باید هر آنچه جامعه را دینیتر میکند، هدف قرار دهند.
دست بوسی شاگرد از استاد در حرم امام رضا(ع) را به تمسخر میگیرند، مطیعی را به دروغ داماد منصور ارضی معرفی میکنند(!)، او را که در روزهای منتهی به انتخابات دوازدهم در لبنان و مشغول نوحهسرایی برای جوانان حزبالله بود را نفر اول ستادهای انتخاباتی رئیسی مطرح میکنند و خلاصه هر کاری میکنند تا به خیال خام خودشان او را از چشم بیندازند و نتیجه عکس میگیرند.
ما، پشت مطیعی میایستیم چون «میثم مطیعی» فقط یک فرد نیست، او یک تفکر است؛ تفکری که جریانساز است و با چندبیت شعر میتواند کاری کند که یک دولت با تمام اعضا و افراد و حامیانش به تکاپو بیفتند و حداقل برای یک روز از کابوس هشتگ #برو-کار-کن رها شوند!
ما از میثم مطیعی حمایت میکنیم چون اگر امروز سکوت کنیم، فردا این جماعت که راه خود را از مردم جدا کرده و به استناد تحلیلهای کارشناسان مورد علاقه خودشان در بی بی سی، افکار خطرناکی برای این کشور و نظام درسر دارند و خواب روزهای پس از «سیدعلی» را میبینند، راه را برای تعبیر خوابهای آشفته خود هموار خواهند دید. اگر امروز در خاکریز مطیعی نایستیم، فردا باید وسط میدان رهبری بجنگیم. میخواهند همه صداها را خفه کنند. وقتی یک شعر میتواند از موشک تاثیرگذارتر باشد، این یعنی «یک کار فرهنگی خودجوش تمیز» و ما پشت این کار تمیز فرهنگی میایستیم و با تمام توان از آن حمایت میکنیم. همان قدر که بچههای نسل 60 به «حاج صادق» مدیونند که با صدای آسمانیاش، دهه شصتیها را با شهدا پیوند زد، نسل 70 و 80 و 90 به حاج میثم مطیعی مدیون خواهند بود که حنجرهاش را وقف زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا کرد و اجازه نداد در شلوغی این همه ازدحام، راه را گم کنیم و یادمان برود روزی در این سرزمین، رودی جاری بوده و مردان مردی بودهاند که میثم مطیعی هیچ وقت نخواست از نام آنها برای خود نردبان بسازد و این روزها سنگ زیرین آسیاب شده که له میشود تا آرمانها زنده بمانند.
آرمان هایی که به خاطرش این همه فحش خورد و توهین و ناسزا شنید ... با صدای میثم «عاشق» شدیم؛ عاشق «حسین». با نوای میثم، «دم» گرفتیم و باریدیم برای «حسین». کنار قدمهای جابر به یاد میثم قدم زدیم به عشق رسیدن به کربلای «حسین». با میثم «حماسه» سرودیم، با میثم «الهی العفو» گفتیم و شبهای قدر، به دنبال قدر و قدرتی برای در راه حسین ماندن گشتیم. این «قدر» را به «میثم» دادند تا حالا عیارش از همیشه عیانتر شود؛ عیار انقلابیگری و حسینی بودنش که «حسین» سر داد و تسلیم نشد و هم آزاد بود و هم آزاده. مطیعی به حمایت ما نیازی ندارد چون در پناه اربابش است، اربابی که راه عزت را به همه ما نشان داد و ما تنها به وظیفه خود عمل می کنیم ؛ حمایت از «نوکر امام حسین»؛ #مطیعی-تنها-نیست. میثم #مطیعی_صدای_ماست.