توصيه به ديگران
۰
جمعه ۱۰ فروردين ۱۳۹۷ ساعت ۱۷:۲۰
بسم حق، بسم محمد، بسم سلطان نجف
همان‌گونه كه در تاریخ آمده است حضرت علی (علیه السلام) در روز جمعه ۱۳رجب به طرز معجزه آسایی در كعبه بر خاك منت نهاد و پا به عالم هستي گذاشت.
بسم حق، بسم محمد، بسم سلطان نجف
Share/Save/Bookmark
به گزارش سرویس تاریخ و حماسه عصر امروز همان‌گونه كه در تاریخ آمده است حضرت علی (علیه السلام) در روز جمعه ۱۳رجب به طرز معجزه آسایی در كعبه بر خاك منت نهاد و پا به عالم هستي گذاشت.

حافظ گنجى شافعى از علمای اهل سنت در خصوص این ولادت چنین گفته است: امیرالمومنین على (علیه السلام) در مکه و در داخل بیت‌الله الحرام در شب جمعه سیزدهم رجب سال سى‏‌ام عام الفیل متولد شد و جز او مولودى در بیت‌الله الحرام تولد نیافته است، نه پیش از او و نه پس از او. این امتیاز نشانه بزرگى مقام و موقعیت او بود که شامل حال او شد.

اشعار زیر از شعرای ولایی را تقدیم می کنیم به ساحت مقدس و نورانی مولی الکونین یعسوب الدین امیرالمومنین علیه اسلام و در این شب مقدس از ذات انورش طلب می نماییم که ما را در راه دین و لایت و انقلاب ثابت قدم قرار بدهد.


#امام_علی 

 
بسم حق، بسم محمد، بسم سلطان نجف
سینه ام آتش گرفت از داغ هجران نجف
تشنه ام من تشنه ی خورشید تابان نجف
گر زبانزد هست گرمای بیابان نجف
می ‌دمد خورشید از چاک گریبان نجف
 
مرتضی انداخت با یاری زهرا سفره ای
بین صحرا، بین دریا، در ثریا سفره ای
پهن شد در عرش، نزد حق تعالی سفره ای
سفره مولاست گر پهن است هر جا سفره‌ای
عرش هم باشیم اگر هستیم مهمان نجف
 
تشنه ایم و دست از کوزه کشیدن کار ماست
صبح تا شب سختی روزه کشیدن کار ماست
از طعام دیگران پوزه کشیدن کار ماست
دور تا دور حرم زوزه کشیدن کار ماست
می‌شود نوح نبی وقتی نگهبان نجف
 
بی ولای مرتضی نیت نکردم هیچ وقت
جز برای مرتضی خدمت نکردم هیچ وقت
در نجف احساس غم، غربت، نکردم هیچ وقت
آرزوی دیدن جنت نکردم هیچ‌ وقت
من خوشم با دیدن ریگ بیابان نجف
 
می شود ذکر قنوتش یا علی و فاطمه
منتهای حاجتش تنها علی و فاطمه
کار دارد در دو عالم با علی و فاطمه
نیست مدیون کسی الا علی و فاطمه
هرکسی که رفت زیر دین ایوان نجف
 
در قنوتم، در میان ربنا اغفرلنا
دیده ام افتاد بر انگشترم بین دعا
زیر لب با چشم تر خواندم همین یک بیت را
به قنوت ما نمی‌آید عقیق هیچ جا
می‌خرم انگشتر از ملک سلیمان نجف
 
در دو عالم عبد دربار بتول و حیدریم
سالیانی هست سربار بتول و حیدریم
شاکر الطاف بسیار بتول و حیدریم
ما سر و جانی بدهکار بتول و حیدریم
سر به قربان مدینه جان به قربان نجف
 
هستی الله در هست حسین است و علی
خلقت عالم همه پست حسین است و علی
هر دل آزاده ای مست حسین است و علی
رزق آب ‌و نان ما دست حسین است و علی
سال‌ها خوردیم آبِ کربلا، نانِ نجف
 
از نفس هایم دوباره آه دارد می رسد
وقت دیدار گدا و شاه دارد می رسد
بوی عطر سیب ثارالله دارد می رسد
نیمه ی ماه رجب از راه دارد می‌رسد
کربلای ما چه شد دستم به دامان نجف

محمد جواد شیرازی


#امام_علی 

 
روز خلقتش آدم
گفت یا علی لبیک
از خروش او عالم 
گفت یا علی لبیک
 
این صدا الهی بود
ذکر دادخواهی بود
هر نفس بنی آدم 
گفت یا علی لبیک
 
قبل خلقت انسان 
شد ملائکه حیران
دید عرش مستحکم 
گفت یا علی لبیک
 
این بشر قدیمی بود
با خدا صمیمی بود
زان زبان و جان هر دم 
گفت یا علی لبیک
 
مُرده گر شود احیا 
شک نکن که در آنجا
روح عیسیِ مریم 
گفت یا علی لبیک
 
تا وِرا حقِ داور 
خواند ساقیِ کوثر
سلسبیل با زمزم 
گفت یا علی لبیک
 
هر که راه را گم کرد 
رو به مرتضی آورد
نور دید و شد خرّم 
گفت یا علی لبیک
 
در مراحل منهاج 
پله پله در معراج
خود پیمبرِ اکرم 
گفت یا علی لبیک
 
مستی مَلک از او 
هستی فلک از او
نور نیّر اعظم 
گفت یا علی لبیک
 
هر کجا ظفر دیدی 
صاحب هنر دیدی
هر نفس بدان او هم 
گفت یا علی لبیک
 
سوی کربلا کن رو 
با حسین شو همسو
در مُحرّم آن مَحرم 
گفت یا علی لبیک
 
ماند اندر آن بحران 
آل مرتضی عطشان
آب دجله و علقم 
گفت یا علی لبیک
 
با تواضع و اخلاص 
ساقی وفا عباس
بر فرات زد پرچم 
گفت یا علی لبیک
 
این شعار زیبا را 
فاطمه به ما آموخت
آن معلم اعلم گفت 
یا علی لبیک 
 
کلامی زنجانی  

#امام_علی

 
به جز از علی نباشد 
به جهان گره‌ گشايی
طلب مدد از او کن 
چو رسد غم و بلايی
 
چو به کار خويش مانی 
در رحمت علی زن 
به جز او به زخم دل‌ها 
ننهد کسی دوايی
 
ز ولای او بزن دم 
که رها شوی ز هر غم  
سر کوی او مکان کن 
بنگر که در کجایی
 
بشناختم خدا را 
چو شناختم علی را
به خدا نبرده‌ای پی 
اگر از علی جدايی
 
علی ای حقيقت حق 
علی ای ولی مطلق  
تو جمال کبریایی 
تو حقیقت خدایی
 
نظری ز لطف و رحمت 
به من شکسته دل کن
تو که يار دردمندی 
تو که يار بينوايی 
 
همه عمر همچو"شهری"
طلب مدد از او کن 
که به جز علی نباشد 
به جهان گره‌گشايی 
 
عباس شهری

#امام_علی 

 
مصطفی دلخوش از این بود که حیدر دارد
که سپاهش یلی چون فاتح خیبر دارد
 
ترس کفار عرب بود که در معرکه ها
اسد الله اگر تیغ دو دم بر دارد
 
نعره ای می کشد و لوح و قلم می رقصد
سپر و جوشن و شمشیر و علم می رقصد
 
نانجیبان همه از هیبت او میمیرند
تا که در دست علی تیغ دو دم می رقصد
 
آن زمانی که علی وارد میدان می شد
غرش حیدر کرار نمایان می شد
        
دست بر قبضه تیغ دو دمش تا می برد
دشمن از ترس به هر سوی گریزان می شد
 
عادت شیر عرب بود به میدان نبرد
وقت پیکار کند بر تن خود جامه زرد
 
شرفش بود که هرگز زره از پشت نبست
سبب این بود که هرگز به عدو پشت نکرد
 
ضربه هرگز نزد از پشت مرامش این بود
زدن از پشت برایش لقبی ننگین بود
 
در میادین همه دم نام خدا را می گفت
هدفش دین خدا بود و کلامش دین بود
 
گرچه در معرکه ها جنگ نمایان می کرد
شب به محراب ولی گریه فراوان می کرد
 
نیمه شب خواب به چشمان علی بود حرام
شیر حق در دل شب یاد یتیمان می کرد
 
نا نجیبان همه از نام علی می ترسند
همه از هیبت صمصام علی می ترسند
 
داعشی ها همه از نسل همان کفارند
جاهلانی که از اسلام علی می ترسند
 
حمید ضیاءیزدی
کد مطلب : 232595