به گزارش
سرویس سیاسی عصر امروز در دنیای سیاست، زمانی که دولتی با شعار خاصی رأی میآورد بهسوی قبضه کردن تمامی مناصب موجود گام برمیدارد و اگر نخواهیم از دید بدبینانه و قدرتطلبی به این امر نگاه کنیم و در توجیه این عمل صحبت کنیم میتوانیم بگوییم: برای اینکه بتوانند راحتتر گام بردارند و بتوانند بهراحتی برنامههای خود را با سرعت بیشتر بهپیش ببرد و از سنگاندازی و تغییر در برنامههای درازمدت خود توسط سایر مناصب قدرت موجود در یک نظام سیاسی، جلوگیری کنند به این اقدام و استراتژی دست میزنند.
پس از انتخابات ۲۴ خرداد که جریان کارگزاران و اصلاحات با همکاری یکدیگر و در سایه انشقاق اصولگرایی با یک رأی حداقلی و بیسابقه که در طول انقلاب اسلامی دولتی با این میزان آرای شکننده به قدرت نرسیده بود بر کرسی ریاست جمهوری رسید.
دولت تدبیر دو اتفاق مهم در پیش روی خود میبیند و این رویداد یکی انتخابات مجلس دهم و دیگری انتخابات ریاست جمهوری سال۹۶ است.
روحانی بهخوبی میداند که دولتهای پیش از او که با آرایی به نسبت بیشتر و بهتر از دولت او به ریاست جمهوری میرسیدند در طول چهار سال اول ریزشهایی دارند و این ریزشها حداقل میتواند برای او که فقط سهدهم درصد بیشتر از ۵۰درصد رأی آورده است را به زیر ۵۰ و حتی کنار گذاشتن او از کرسی ریاست جمهوری هم بشود، بنابراین مجبور است بهشدت به فکر افزایش پایگاه اجتماعی دولت خود باشد.
از سوی دیگر دولت تدبیر میداند که پایگاه اجتماعی خاص و مطرحی ندارد و اگر پایگاهی برای آن متصور هستند در واقع، همان پایگاه سنتی اصلاحطلبان است و اگر هم به ریاست رسیدهاند درنتیجه یک رأی سلبی به دولت احمدینژاد و مخصوصاً دو سال آخر دولت دهم است. بنابراین دولت روحانی مجبور است در این چهار سال بهسوی ایجاد پایگاه اجتماعی مشخص و معین پیش برود تا بتواند در دور دوم خود را حفظ کند و از گردونه ریاست خارج نشود.
اما ایجاد پایگاه اجتماعی کار چندان ساده نیست و همانطور که قبلاً هم گفته شد، این دولت تقریباً این امر را به اصلاحطلبان محول کرده است تا بتواند خود را در قدرت حفظ کند.
وزارت ورزش و جوانان، وزارت علوم، وزارت آموزشوپرورش، وزارت کار درواقع ۴وزارتخانهای هستند که دارای بیشترین تعامل و برخورد با مردم هستند و معمولاً پایگاههای اجتماعی توسط قشر متوسطی که بیشتر در این چهار وزارتخانه دخیل هستند شکل میگیرد و تعریف میشود.
درواقع اصلاحطلبان میدانند که پاشنه آشیل هر دولتی پایگاه اجتماعی آن دولت است و حرکت جریان ساز این پایگاه هم درواقع دانشگاه و دانشجویان هستند، بنابراین در این زمینه سرمایهگذاری کلانی انجام داده و خواهند داد تا به هدف خود برسند.
به شکلی که در کمپین حمایتی از فرجی دانا در فیسبوک که بیش از ۳۶هزار نفر این صفحه را دنبال میکنند که پس از استیضاح به نام"راه دانا" ادامه فعالیت میدهد در هنگام آغاز سال تحصیلی جدید و ورود روحانی به دانشگاه تهران طی بیانیهای، رییسجمهور را با این
ادبیات تهدید میکند:
آقای روحانی !
دانشگاه پایگاه مهم اجتماعی شما است، با بیتوجهی و خارج کردن آن از اولویتهای اصلی خود این پایگاه را ناامید نکنید! دانشگاه را از دست ندهید!علاوه بر این امر، دولت تدبیر برای اینکه بتواند در انتخابات خرداد ۹۲ رأی بیاورد دست به یک قمار بزرگ سیاسی زد و آن گره زدن بحث معیشت مردم با مذاکرات هستهای و تعامل با دنیا مخصوصاً کدخدای دنیا بود.
روحانی، یک بازی بهشدت خطرناک را آغاز کرد که البته در آن برهه زمانی بهخوبی جواب داد و میتوان دولت تدبیر را بزرگترین کاسب تحریم نام برد که در سایه این تحریمها توانست با سیاه نمایی از وضعیت فعلی کشور همه اشکالات و اتفاقات موجود در کشور را به بحث مذاکرات هستهای گره بزند و به مردم و افکار عمومی به این شکل القا کند که در صورت پیروزی این گفتمان در انتخابات و آگاهی کامل نسبت به نحوه مذاکره با کدخدا میتواند تحریمها بهصورت کلی ملغی کند وزندگی مردم به وضعیت آرمانی خواهد رسید.
درنتیجه دولت درواقع تمامی تخممرغهای خود را در سبد مذاکرات هستهای گذاشته و باید منتظر عکسالعمل طرف غربی هم باشد و برای دولت رسیدن به این امر یک مسئله حیاتی و مهم است که ما میبینیم که در مقابل یک سال مذاکرهای که صورت گرفته و به همراه آن تحقیر و توهین بیشتر غرب را نیز به همراه داشته است فقط به جوابهای دیپلماتیک و دیپلماسی لبخند متوسل شدهاند و در نمونه آخر این دیپلماسی، پس از ۳۶ سال ،تعامل دو کشور ایران و انگلیس در سطح سران بود که جناب روحانی با نخستوزیر انگلیس در نیویورک دیدار کردند، که بلافاصله پسازاین دیدار کامرون در مجمع سازمان ملل سخنان بیسابقهای را علیه روحانی و جمهوری اسلامی به زبان آورد و در جواب این توهینها سخنگوی دولت با این جمله که سطح روابط دو کشور با یک سخنرانی خراب نخواهد شد درواقع، صحبتهای گستاخانه نخستوزیر انگلیس را بیجواب گذاشت تا مبادا که درنتیجه مذاکرات هستهای اتفاق خاصی بیفتد.
از سوی دیگر اظهارات جنجالی دکتر ظریف در شورای روابط خارجی آمریکا باعث شده تا همچنان واکنشها دراینباره ادامه داشته باشد، چنانکه در شرایطی که انتظار میرفت وزیر امور خارجه بهعنوان سخنگوی مردم ایران در امریکا و در جمع شورای روابط خارجی از منافع ملی ایران دفاع کند، دکتر ظریف سخنانی را به زبان آورده است که تنها میتوان از سوی سخنگوی یک حزب که فقط به حفظ منافع جریان خود میاندیشد، انتظار داشت:
"ما روندی را شروع کردهایم که هدف از آن تغییر فضای سیاست خارجی کشور است. اگر باوجود تلاشهای ما برای تعامل، این تلاشها بینتیجه بماند، مردم ایران این فرصت را خواهند داشت تا ۱۶ ماه دیگر که انتخابات پارلمانی در ایران برگزار میشود، به این عملکرد ما (با آرای خود) پاسخ دهند. وقتی قبلاً در تعامل و مذاکرات درباره توافق هستهای با جامعه بینالمللی در سالهای ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵، توافقهایی کردیم و تلاشهای ما برای عملکرد شفاف از جانب اتحادیه اروپایی رد شد، مردم جواب ما را با انتخاب رئیسجمهوری متفاوت دادند."پیش از این نیزگری سیمور مشاور سابق اوباما فاش کرده بود:
برخی از ایرانیهایی که من با آنها صحبت کردهام و مدعی هستند از جانب حکومت ایران سخن میگویند بیسروصدا به من گفتند که آمریکا باید در حوزه مسائل هستهای نرمش داشته باشد تا اینکه دست حسن روحانی رئیسجمهور ایران تقویت شود و به پیروزی در عرصه سیاست خارجی دست پیدا کند و تحریمهای اقتصادی ایران برداشته شود و او در موقعیتی قوی قرار داشته باشد تا بتواند تندروها را در انتخابات بزرگ پیش روی ایران یعنی انتخابات مجلس شکست بدهد.بیجهت نیست زمانی که فشار منتقدان با عملی نشدن حتی حداقلهای توافقنامه ژنو توسط غرب و عدم پایبندی غرب به وعدههایی که خودش به دولت یازدهم داده است بیشتر میشود، رییسجمهور برای اینکه بتواند فضا را مدیریت کند و کسی دیگر به توافقنامهای که از سوی دولتیها فتح الفتوح عظیم بود و جواد ظریف را بهعنوان قهرمان دیپلماسی ایران معرفی کردند را زیر سؤال نبرد برخورد تند میکند و آنها را بزدل سیاسی مینامد و میخواهد با این کار هزینه انتقاد به دولت مخصوصاً درزمینهٔ بحث هستهای را بهشدت بالا ببرد و با هزینه بسیار زیاد از رهبری در مذاکرات اینکه مذاکرات زیر نظر دقیق رهبری است و از جزئیات هم مطلع هستند، بحثهای اینچنینی میخواهد فضای ایجادشده را آرام کند.
درحالیکه رهبری صراحتاً اعلام کردند مذاکره با امریکا برای تجربه مناسب است و به تجربه مردم افزوده میشود و اینکه در جزئیات مذاکره دخالتی ندارد و.... موجب شد در یک حرکت کاملاً متفاوت با گذشته، حسن روحانی در کنفرانس مطبوعاتی هفته دولت اعلام کند مذاکرات رسماً زیر نظر رییسجمهور است و هر اتفاقی در این روند بیفتد دولت بر عهده خواهد گرفت.
اما روند مذاکرات هستهای درواقع چیزی نبود که دولت از آن راضی باشد و عدم تعهد غربیها به تعهداتشان باعث شد، شعار دولت در مورد یک توافق منطقی و قوی در موردتوافق ژنو به "هر توافقی بهتر از عدم توافق است" تغییر کرد تا بتواند با ایجاد موج رسانهای، افکار عمومی را ، در مقابل موج بعدی انتقادات منتقدین بحث هستهای واکسینه کند.
از طرفی دولت انتخابات مجلس را هم پیش روی خود میبیند و با توجه به اینکه مجلس در پی استیضاح فرجی دانا دارای آرایش سیاسی خاصی شده است و نمیتوان آن را همسو با دولت دانست به فکر تغییر در آرایش مجلس نیز هستند و با سیاسی جلوه دادن اقدامات مجلس در مورد اقدامات دولت و مظلومنمایی و از سوی دیگر به دلیل عملی نشدن وعدههای دولت در وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم میخواهد تلاش کند تا مجلس را مانع عملیاتی شدن وعدهها به مردم معرفی کند و همچنین بدنه اجتماعی اصلاحطلب را نیز هوشیار کند که دولت به وعدههایی که داده است، پایبند است ولی این مجلس است که مانع عملیاتی شدن میشود، همانطور که در ۱۵مهرماه در دانشگاه تهران در مورد وزارتخانه علوم اظهارنظر کرد:
" البته حق مجلس شورای اسلامی است تا اگر خواست به وزیری تحت استیضاح رأی ندهد البته ما نمیتوانیم تأسف خود را ابراز نکنیم که یک وزیر دانشمند و انقلابی را از دست دادیم. وقتی آنهمه اساتید دانشگاه برای من نامه مینویسند که فرجی دانا شایستگی دارد تا مدیریت وزارتخانه را بر عهده بگیرد من نمیتوانم با فشار اینوآن حاضر شوم که به او بگویم استعفا میدهم این با چارچوبی که دولت به مردم وعده داده است انطباق پیدا نمیکند.در طول یک سال گذشته ۴ وزیر و سرپرست را تجربه کردیم گفت: پارسال وزارت علوم وزیر نداشت امسال هم دانشگاه تهران سرپرست دارد ما در طول یک سال گذشته ۴ وزیر و سرپرست را تجربه کردیم از آقای میلیمنفرد خواهش کردیم تا مسئولیت وزارت را بپذیرد که البته مجلس نپسندید. از آقای توفیقی خواستیم که سرپرست وزارت شود و بعد از یمین و یسار فشار آوردند که وی را معرفی نکنید و ما نیز سر فرود آوردیم تا دانشگاه و کشور آرام باشد. فرجی دانا را آوردیم و وی شروع به کارکرد ولی «بورسیه و ما ادراک بورسیه."بنابراین دولت تدبیر میخواهد مردم را با خود همراه کند تا یک گام دیگر با او بردارند و آن گام گرفتن کرسیهای بیشتر در مجلس بعدی است و همسو شدن مجلس دهم با دولت است و برای رسیدن به این هدف به سیاه نمایی علیه مجلس و متهم کردن مجلس به سنگاندازی در امور دولت روی آورده است.
این استراتژی در دولت به حدی قوی هست که در این امر میخواهد جلو برود که حتی بقیه قوا را به رعایت قانون اساسی دعوت میکند و معتقد است که از تمام حقوق تعریفشده رییسجمهور قانون اساسی میخواهد در سال دوم ریاستجمهورش استفاده کند.
بنابراین با یک تحلیل از عملکرد دولت طی اینیک سال و چند ماه مدیریت بر کشور میتوان به این جمعبندی رسید که این دولت باسیاست گذاری اشتباه در سیاست خارجه خود و عدم باور به قدرت درونی کشور و اقدام در جهت خودباوری و رشد درونزا و توسعه از درون کشور و همچنین تکیهبر وعدههای طرف مذاکرهکننده برای آزاد کردن بخشی از ثروتهای بلوکهشده ایران و همچنین رفع تحریمها بهشدت تحتفشار قرارگرفته است و این فشار دولت را وادار میکند که به دنبال مقصری برای عدم دستیابی به اهداف خود باشد و روزی منتقدان را مسئول این نابه سامانیها معرفی میکند و روز دیگر مجلس را به سیاسیکاری متهم میکند و قصد دارد توپ را در زمینبازی دیگران بیندازد.
اما همانطور که در ابتدای این نوشتار اشاره شد یک ضعف اصلی دولت تدبیر نداشتن گفتمان مشخص و در پی آن نداشتن پایگاه اجتماعی تعریفشده و معین است که در بزنگاهی سیاسی برای دولت تدبیر هزینه بدهد و درواقع در همه شرایط از دولت دفاع کند.
به همین دلیل افرادی در دولت مسئولیت این را پذیرفتهاند که در جهت ایجاد تثبیت و ارتقا این شاخصه تلاش کنند همانطور که یونسی در مصاحبه اخیرش اشارهکرده است وظیفه محول شده به او در زمان انتخابات ۹۲ جمعکردن اصلاحطلبان و درواقع پایگاه اجتماعی آنها برای روحانی بوده است و باید این پایگاه نهتنها حفظ شود بلکه رشد هم پیدا کند و در این امر دولت از هیچ تلاشی فروگذار نیست چراکه میداند رمز بقای دولت در چهار سال دم همین است .
به همین دلیل است که روحانی در جمعهای اصلاحطلبانه حرفهای بسیار تند و رادیکال میزند و در جمعهای معتقد بهنظام حرفهای بهشدت در چارچوب میزند و درواقع با این سیاست یکی به نعل و یکی به میخ میخواهد همه را از دولت راضی نگه دارد و کسی از دولت ناراضی نباشد تا بتواند بر اریکه قدرت بماند. البته این رفتار روحانی فقط مختص او نیست بلکه وزرای روحانی هم به همین شکل اقدام میکنند برای مثال به اظهارات وزیر استیضاح شده علوم و یا وزیر فرهنگ دولت تدبیر توجه شود کاملاً این دوگانگی مشهود و مشخص است.