توصيه به ديگران
۰
شنبه ۲ خرداد ۱۳۹۴ ساعت ۱۶:۰۶
با حل پرونده هسته‌ای تمام مسائل ایران با غرب حل خواهد شد؟
رفتارهای غرب و در راس آن آمریکا طی سال‌های اخیر نشان داده هر گونه ضعف و عدم مقاومت در برابر زیاده‌خواهی، آنها را نسبت به پیشبرد توطئه‌های خود علیه جمهوری اسلامی ایران جری‌تر خواهد کرد.
Share/Save/Bookmark
به گزارش عصرامروز،«مذاکرات بین نمایندگان جمهوری اسلامی ایران و گروه ۱+۵ بر سر مفاد متن توافق جامع هسته‌ای ادامه دارد»؛ این جمله است که طی ماه‌های اخیر بارها و بارها از سوی رسانه‌ها تکرار شده است. ماراتن مذاکرات بین دیپلماتهای ایرانی و دیپلماتهای گروه ۱+۵ ساعات دشواری را سپری می کند تا یکی از حساس‌ترین پرونده‌ها در عرصه روابط بین الملل طی یک دهه اخیر و شاید پس از پایان جنگهای جهانی، به سرانجامی مطلوب همگان، "تعیین تکلیف" شود.

مهره‌های «شطرنج» مذاکرات در دستان بازیگران به نحوی حرکت داده می شود که هر بازیگری، با خارج کردن مهره‌های کلیدی بازیگر مقابل به بهترین نتیجه یعنی باخت طرف مقابل دست یابد. گرچه اصطلاح برد-برد در پوششی دیپلماتیک از مذاکره کنندگان ایرانی و طرف مقابل به این نحو مطرح می شود که هر یک به نتیجه مطلوب خود در این مذاکرات دست یابند اما واقعیات، حکایاتی دیگر دارند چرا که سیاستها و مواضع طرف آمریکایی طی سالهای اخیر در قبال جمهوری اسلامی ایران و نگاهی که واشنگتن به برنامه هسته‌ای ایران دارد، به هیچ وجه این ذهنیت را به دنبال ندارد که واشنگتن خواهان "برد" جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات است. بازی با حاصل جمع صفر مطلوب آمریکا(و البته متحد صهیونیست آن) است.

حتی اگر دیپلماسی را مورد توافق طرفین بدانیم که تمامی بازیگران به توافقی دست یابند که منافع آنها را تا میزانی تامین کند که اطلاق اصطلاح "برد-برد" زیبنده مذاکرات جاری باشد اما این واقعیت که آمریکایی‌ها در قبال جمهوری اسلامی ایران کاملا "واقعگرایانه" می اندیشند، غیر قابل کتمان است. اساسا رهبران آمریکایی در قبال جمهوری اسلامی ایران چه از منظر نظریات روابط بین الملل و چه از منظر منطقی، رئالیسم را به عنوان یک رویکرد غالب در سیاستهای اعلامی و اعمالی خود در قبال ایران در دستورکار دارند و نگاهی به اظهارات باراک اوباما رییس جمهوری و جان کری وزیر امور خارجه پس از توافق لوزان درباره روندی که مذاکرات "باید" طی کند و "نتیجه"‌ای که باید از این مذاکرات در قالب توافق جامع حاصل شود، بخوبی بیانگر دیدگاه و سیاستی است که آمریکا در برابر ایران در پیش گرفته است.

اوباما پس از توافق لوزان در جمع خبرنگاران گفت: «... ما اولین قدم را برداشتیم تا پیشرفت برنامه هسته ای ایران را متوقف کنیم. برخی می گفتند که مذاکرات شکست خواهد خورد. مذاکرات ادامه خواهد یافت تا به یک چهارچوب برسیم. این یک توافق خوب است که اهداف ما را دنبال خواهد کرد .ایران توافق کرده که همکاری کند همچنین توافق کرده که یک سیستم بازرسی بر برنامه اش داشته باشد. ما روی هیچ چیز توافق نمی کنیم مگر اینکه روی همه چیز توافق کنیم...»

جان کری نیز در بخشی از سخنرانی خود در برابر خبرنگاران حاضر در لوزان گفت: « ...بدیهی است که ما همچنان عمیقاً درباره حرکات بی ثبات کننده ایران در منطقه نگران هستیم و ما همچنان کاملاً متعهد هستیم که به فهرست کامل تمام موضوعات مورد اختلافی که در حال حاضر با ایران داریم، بپردازیم. اما به خاطر نگرانی هایی که درباره آن موضوعات و امنیت منطقه داریم و دقیقاً بخاطر همان نگرانی است که ما بر این باوریم که این توافق بسیار حساس است.»

« ما روی هیچ چیز توافق نمی کنیم مگر اینکه روی همه چیز توافق کنیم...» و «... ما همچنان کاملاً متعهد هستیم که به فهرست کامل تمام موضوعات مورد اختلافی که در حال حاضر با ایران داریم، بپردازیم.» عباراتی است که به روشنی سیاست سردمداران آمریکایی را در قبال جمهوری اسلامی ایران بیان می کند چرا که از این واقعیت حاکی است که اگر موضوع هسته‌ای ایران نیز تعیین تکلیف شود، این امر به منزله تعیین تکلیف تمامی مسائلی که غرب و در راس آن آمریکا با جمهوری اسلامی ایران دارد، نیست.

آمریکا سالهاست که سیاست خود را در قبال جمهوری اسلامی ایران بیان کرده و موضوع هسته ای تنها یکی از زمینهای بازی‌ است که واشنگتن مهره‌هایش را برای نیل به بهترین نتیجه در برابر ایران حرکت می دهد؛ امری که کارشناسان بارها به آن اشاره داشته مبنی بر اینکه برنامه هسته‌ای ایران دستاویزی از سوی غرب برای اعمال فشار بر ایران است تا جلوی پیشرفتهای علمی و تکنولوژیکی آن را بگیرد ضمن آنکه تبدیل شدن جمهوری اسلامی ایران به رقیبی قدرتمند در منطقه که منافع و اقدامات آمریکا را به چالش بکشد، هدفی نیست که مطلوب آمریکا و متحدان ریز و درشتش باشد.

واشنگتن از همان ابتدای شکل گیری انقلاب اسلامی سیاست تحدید جمهوری اسلامی ایران را در دستور کار قرار داده و موضوع هسته‌ای تنها یکی از اجزای سیاست چند وجهی آمریکا محسوب می شود و به یقیین می توان گفت که حل و فصل موضوع هسته‌ای( البته اگر حل و فصل شود و آمریکا اعتقادی به وجود برنامه هسته‌ای در اختیار ایران حتی با کمترین درجه غنی سازی باشد)، پایان بازی آمریکا در دیگر زمینها نخواهد بود؛ تروریسم و حقوق بشر از جمله ابزارهای اعمال فشاری است که همزمان با موضوع هسته‌ای از سوی گردانندگان و طراحان سیاستها در قبال جمهوری اسلامی ایران مورد استفاده بوده و هیات حاکمه آمریکا با بهره‌گیری از توان رسانه‌ای و دیپلماسی عمومی و جنگ روانی همواره در مقاطع گوناگون موضوع هسته‌ای را به دو موضوع دیگر گره زده و گهگاه به طور تاکتیکی و هدفمند تمرکز خود را بر این موضوعات مدیریت کرده است. نگاهی به انبوه جریان‌سازی‌ها، فرافکنی‌ها و سناریوهای ساختگی از سوی دستگاه تبلیغاتی و دیپلماتیک آمریکا و متحدانش علیه جمهوری اسلامی ایران صورت می گیرد، به این واقعیت غیرقابل کتمان اشاره دارد که برنامه هسته‌ای ایران، بخشی از طرح آمریکا برای زمین گیر کردن ایران است که برای نیل به این هدف، شدیدترین تحریمها غیرانسانی علیه ایران به بهانه پیشرفتهای هسته‌ای اعمال شد.

اما باید پذیرفت که مسائلی نظیر حقوق بشر و آنچه که حمایت تهران از گروه‌های تروریستی می نامند(گروه‌های مقاومتی که صرفأ در برابر زیاده‌خواهی‌ها و توطئه‌های آمریکا و متحدانش در منطقه ایستادگی می کنند)، از جمله ابزارهای فشاری است که در مقاطع مختلف به عنوان برگهای آمریکا مطرح بوده اند و اگر تدابیر و هدایتهای مقام معظم رهبری و مقاومت تیم مذاکره کننده ایرانی نبود حتی در همین مذاکرات هسته‌ای بحث موشکهای دفاعی جمهوری اسلامی ایران به عنوان پیش شرطهای ادامه مذاکرات مطرح شده بود و اکنون نیز از اظهارات مقامات آمریکایی اینچنین بر می آید که موضوع بازرسی از مراکز نظامی و مصاحبه با دانشمندان هسته‌ای، ابزار دیگری برای اعمال فشار بر ایران است که این امر واکنش قاطعانه رهبر معظم انقلاب را به دنبال داشت و ایشان تاکید کردند که «من اجازه نخواهم داد که بیگانگان بیایند و با دانشمندان و فرزندان عزیز و برجسته این ملت صحبت و از آنان بازجویی کنند.» و با تأکید براینکه هیچ ملت و دولت عاقلی اجازه چنین کاری را نمی دهد، گفتند: «دشمن پررو و وقیح، انتظار دارد که ما اجازه دهیم آنها با دانشمندان و محققان ما درباره یک پیشرفت اساسیِ بومی و علمی گفتگو کنند اما مطلقاً چنین اجازه ای داده نخواهد شد.»

رفتارهای غرب و در راس آن آمریکا طی سالهای اخیر نشان داده که هر گونه ضعف و عدم مقاومت در برابر زیاده خواهی، آنها را نسبت به پیشبرد توطئه‌های خود علیه جمهوری اسلامی ایران جری تر خواهد کرد و واکنشهای مقامات غربی پس از توافق لوزان نشان داد آنها پس از موضوع هسته‌ای، ورود به دیگر مسائل ایران را نیز اولویت خود می دانند.

راهکار دستیابی به موفقیت در برابر دشمن سیاس در کلام رهبر معظم انقلاب در دسترس است؛ زمانی که ایشان با تأکید بر اینکه هر مقدار در مقابل زیاده خواهی های طرف مقابل کوتاه آمده شود، آنها جلوتر خواهند آمد، خاطرنشان کردند: باید در مقابل این زیاده خواهی ها، دیوار مستحکمی از عزم و توکل و اقتدار ملی بوجود آید.
کد مطلب : 119336