توصيه به ديگران
۰
پنجشنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۲ ساعت ۱۹:۲۷
وقتی آمریکا برای عده ای کدخدا می شود!
وبلاگ عاشوراییان
انتخابات یازدهم ریاست جمهوری بدون شک مهمترین موضوعی است که این روزها مورد توجه بسیاری از نخبگان و مردم در سراسر ایران اسلامی‌قرار گرفته است. با اندکی تأمل شاید بتوان این واقعه را یکی از مهمترین رخدادهای سیاسی جهان در طول سال‌های اخیر به شمار آورد.
وقتی آمریکا برای عده ای کدخدا می شود!
Share/Save/Bookmark
۶ بازدیدپنجشنبه, اردیبهشت ۲۶, ۱۳۹۲, ۱۷:۴۴اضافه کردن نظر
بخش سیاسی تارنمای کاوش پرس: 
به گزارش عصر امروز این انتخابات در برهه ای انجام می‌گیرد که از یک سو دول غربی به سرکردگی آمریکا با بحران اقتصادی فراگیری دست و پنجه نرم می‌کنند و مبانی لیبرال دموکراسی مورد توجه آنها که دهه‌ها پتک آن را بر سر ملت‌های مستضعف می‌کوبیدند با چالشی جدی مواجه شده است و از سوی دیگر بیداری عظیم اسلامی‌در منطقه، کشورهای مسلمان نشین را یکی پس از دیگری از زیر ستم حکام دست نشانده آمریکا آزاد می‌سازد.

از اینرو می‌توان به صراحت گفت که در هیچ برهه ای تا کنون آمریکا تا این حد در سیاست‌های خود دچار چالش جدی نشده است.

این انتخابات بدون شک بینندگان بسیاری در خارج از مرزهای کشورمان دارد. بینندگانی که برای انجام هر حرکت جدیدی منتظر اعلام نتیجه این آوردگاه خواهند بود. یک سوی میدان آمریکا، اسرائیل و متحدانشان قرار دارند که به شدت از انتخاب فردی به زعم خود متعادل و متمایل تر به غرب حمایت می‌کنند و سوی دیگر، تمام امت‌های آزادی خواه جهان به ویژه ملت‌های به پا خواسته مسلمان قرار دارند که تمام امیدشان به این است که ایران فرمانده ایستادگی در مقابل زیاده خواهی‌های ابرقدرتان بماند تا آنها نیز با امیدی مضاعف تا پیروزی نهایی به مبارزه مقدس خود ادامه دهند.

حال باید گفت…

در درجه اول، میزان حضور ملت ایران در پای صندوق‌های رأی اهمیت دارد، چرا که هر چه میزان مشارکت مردم در انتخابات بیشتر باشد پایه‌های مقبولیت نظام اسلامی‌محکم تر از قبل خواهد شد. اما هرگز این نکته نباید مغفول بماند که اهمیت میزان حضور مردم نباید باعث غفلت از نکته دوم که همانا انتخاب فردی با معیار‌های اصیل جمهوری اسلامی‌شود. به فرموده رهبر معظم انقلاب: «هدف ملت ایران در این انتخابات با دو عامل “انتخابات گرم و پرشور” و “انتخاب فردی مومن،انقلابی با عزم و همت جهادی به ریاست جمهوری” تحقق می‌یابد.»

فردی که نامش به عنوان کاندیدای پیروز از صندوق رأی خارج شود علاوه بر اینکه حداقل برای مدت چهار سال سکان اجرایی کشور را به دست خواهد گرفت، باید به عنوان نماینده جمهوری اسلامی‌ایران در مجامع جهانی حاضر شده و گفتمان اسلام و قرآن که همانا دفاع از مظلومان و ایستادگی در برابر مستکبران است را پیاده سازد. این گفتمان مستحکم بوده است که ایران اسلامی‌را محبوب قلوب ستمدیدگان عالم ساخته و موجب شده آنها با چشم امید به کشور ما نگاه کنند.

حال اگر در این بین فردی که خود را کاندیدای ریاست جمهوری ایران اسلامی‌می‌داند، به تمام این آموزه‌های اصیل اسلامی‌و انقلابی ملت ایران پشت پا زده و راه نجات از مشکلات کشور را عبور از دالان مذاکره با آمریکا بداند چه بر سر تمام آنانی که در داخل مرزهای ایران و حتی در خارج این مرزها با تکیه بر گفتمان مقاومت، تمام ابرقدرت‌های شرق و غرب و در رأس همه آنها آمریکا را به زانو در آورده اند می‌آید.

عده ای مرعوب‌های و هوی دشمن اند. با اشاره ابرقدرت‌ها برخاسته و می‌نشینند. این دقیقاً همان چیزی است که این روزها از حرف‌های برخی نامزدهای ریاست جمهوری برداشت می‌شود. این یکی از برقراری شش ماهه رابطه با آمریکا سخن می‌گوید. آن یکی از مادام العمر نبودن قطع رابطه با آمریکا سخن می‌راند. انگار که روز اول این ما بودیم که قطع رابطه کردیم و جیمی‌کارتر رئیس جمهور وقت آمریکا در این بین هیچ کاره بود. یکی نیست به این برادران احساس تکلیف کرده بگوید. آقایان…به کجا چنین شتابان!

آخرین اظهار نظر از این دست مربوط می‌شود به آقای حسن روحانی که روزگاری بر مسند دبیری شورای عالی امنیت ملی تکیه زده بود. ایشان در جمع دانشجویان دانشگاه شریف در مورد موضوع مذاکره با آمریکا می‌گوید: «آمریکا کدخداست، با آمریکا ببندیم راحت تریم.»

در ابتدا که چشممان به این جملات می‌افتد باورمان نمی‌شود که اینها از دهان یک ایرانی مسلمان که خاطره دهه‌ها ظلم و چپاولگری آمریکا هیچگاه از ذهن او بیرون نمی‌رود بیان شده باشد. اما با کمال ناباوری باید اعتراف کرد که این سخن مذبوحانه و آکنده از ذلت و التماس به آمریکا از ناحیه آقای روحانی صادر شده است. این سخن به قدری بوی خواری و خضوع در برابر غرب و پدربزرگش آمریکا را می‌دهد که اساساً نیازی به پاسخ ندارد. تنها چیزی که می‌توان به آقای روحانی و همه آنهایی که آمال و آرزوهای خود را در از سر گیری رابطه با آمریکا می‌بینند گفت این است که برادران سازشکار صلح طلب! چه کسی گفته که دل شما بیش از دل امام به عرش سفر کرده مان برای اسلام و ایران می‌سوزد. از کدام منبع این پیام را شنیده و دریافته اید که صلاح این امت ستمدیده و از یوغ استکبار آزاد شده را بیش از رهبر آن امام خامنه ای می‌دانید. نگاهی هر چند گذرا به سخنان این دو عزیز که تمام عمر خود را برای اعتلای کلمه اسلام خرج کرده اند به شما و دوستان غرب دوستتان خواهد فهمانید که صلاح این امت و این کشور در کجاست. به شما و هم قطارانتان که حب رابطه و بر روی میز مذاکره روبروی رئیس جمهور آمریکا نشستن کورتان کرده نشان خواهد داد که این کدخدایی که این همه مرعوبتان کرده است، جز ابهتی پوشالی و خودساخته هیچ جیز دیگری ندارد. اگر نخوانده اید بخوانید:

امام راحل (ره) فرمودند: « امروز خدا ما را مسئول کرده است. نباید غفلت نمود. امروز باید با جمود و سکون باید مبارزه کرد و شور و حال حرکت انقلاب را پا بر جا داشت. من باز می‌گویم همه مسئولان نظام و مردم ایران باید بدانند که غرب و شرق تا شما را از هویت اسلامی‌تان به خیال خودشان بیرون نبرند آرام نخواهند نشست. نه از ارتباط با متجاوزان خشنود شوید و نه از قطع ارتباط با آنان رنجور. همیشه با بصیرت و با چشمانی باز به دشمنان خیره شوید و آنان را آرام نگذارید که اگر لحظه ای آرام گذارید، لحظه ای آرامتان نمی‌گذارند.(صحیفه امام،ج ۱۲،ص ۹۳۲)»

«امریکا دشمن شماره یک مردم محروم و مستضعف جهان است. امریکا برای سیطره سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و نظامی‌خویش بر جهان زیر سلطه، از هیچ جنایتی خودداری نمی‌نماید. امریکا مردم مظلوم جهان را با تبلیغات وسیعش که به وسیله صهیونیسم بین الملل سازماندهی می‌گردد، استثمار می‌نماید. امریکا با ایادی مرموز و خیانتکارش، چنان خون مردم بی پناه را می‌مکد که گویی در جهان هیچ کس جز او و اقمارش حق حیات ندارند. »

امام خامنه ای (حفظه الله): « قدرت ابر قدرتها عمدتاً متکى بر هیبت آنهاست، ولى در مقابل آمریکا جایى به نام ایران وجود دارد که هیبت ابر قدرتى او را می‌شکند، بنا بر این براى آمریکا بسیار مهم است که ایران اسلامى که از روز اول به دلایل روشن در مقابل آمریکا ایستاد و حاضر به تسلیم و مذاکره نشد، اکنون وارد مذاکره شود، زیرا در این صورت ابر قدرتى آمریکا کامل خواهد شد…. نباید تصور کنیم که اگر رابطه با آمریکا برقرار شد، دیگر از سوى آمریکا حرفى نازکتر از گل به ملت ما گفته نخواهد شد و بر این اساس رابطه با آمریکا براى ما فایدهاى نخواهد داشت و مشکلات کشور نیز از بین نخواهد رفت… اولین ضرر چنین مذاکره و رابطه ای این است که آمریکاییها در دنیا شایع خواهند کرد که جمهورى اسلامى ایران از همه حرفهاى دوران امام و دوران دفاع مقدس و انقلاب صرفنظر کرده است و انقلاب اسلامى پایان یافته است و در حالى که هنوز هیچ مذاکرهاى انجام نشده، چنین زمزمه‌هایى را سرداده اند.( نماز جمعه ۶/۱۰/۷۶)»

« چون تجربه‌های گذشته ی ما نشان می‌دهد که گفتگو در منطق حضرات آمریکائی به این معنی نیست که بنشینیم تا به یک راه حل منطقی دست پیدا کنیم ــ منظورشان از گفتگو این نیست ــ منظورشان از گفتگو این است که بنشینیم حرف بزنیم تا شما نظر ما را قبول کنید! هدف، از اول اعلام شده است؛ باید نظر طرف مقابل قبول شود. لذا ما همیشه اعلام کردیم و گفتیم که این، گفتگو نیست؛ این، تحمیل است و ایران زیر بار تحمیل نمی‌رود. من به این اظهارات خوشبین نیستم.(بهمن ماه ۹۱)»

این‌ها تنها قطره ای از دریای بیکران فرمایشات امام خمینی و امام خامنه ای است، که با آگاهی کامل نسبت به توطئه‌ها و دشمی‌های تمام نشدنی آمریکا بیان فرموده اند. دشمنی ای که گویا ذره ای از آن به چشم این حضرات نمی‌آید.

در انتهای این وجیزه به آقای روحانی و تمام کسانی که دلشان برای رابطه با آمریکا می‌تپد توصیه می‌شود، به جای امید بستن به آمریکا که خون میلیون‌ها مسلمان و غیر مسلمان از چنگالش می‌چکد، به اقیانوس عظیم ملت ایران و قدرت الهی آن بپیوندید تا مبادا شما نیز به سرنوشت کسانی مبتلا شوید که روزگاری دل به سران کاخ سفید دادند، اما آنها با اتمام تاریخ مصرف این نگونبختان، آنها را بدون این که خمی‌به ابروی نامبارکشان بیاورند به دور انداخته و از تاریخ محو کردند.
کد مطلب : 52941