گسل فروپاشی اصلاح طلبان با رفتن علی لاریجانی فعال شده است!

6 خرداد 1399 ساعت 22:59

حداقل از سه دهه گذشته تاکنون بسیاری از سیاستمداران دلسوز جامعه همیشه براین نکته اصرار داشتند که اصلاحات باید دارای منشوری با تعاریف و خطوط مشخص سیاسی در جامعه باشد در غیر این صورت استحاله طلبان، براندازان و دشمنان انقلاب اسلامی با پوشیدن لباس و بلند کردن کردن پرچم اصلاحات فتنه ها خواهند کرد.


به گزارش سرویس سیاسی عصر امروز این روزها در فضای رسانه ای افراد شاخص اصلاح طلبان بسیار درباره اصلاح درون سازمانی و نیاز به بازسازی اصلاح طلبان می گویند که با استناد به سخنان یکی از این افراد به واکاوی این سونامی درون گروهی اصلاحات خواهیم پرداخت.

محمدعلی وکیلی در گفت‌وگو با روزنامه آفتاب‌یزد اظهار داشت:

* دربین اصلاح‌طلبان امروز هیچ وحدت رویکردی وجود ندارد.

*معلوم نیست در حال حاضر سخنگوی جریان اصلاح‌طلبی چه کسی است؟.

*اصلاح‌طلبی علاوه‌ براینکه گرفتار فروپاشی در عناصر گفتمانی خود است، گرفتار انقراض نسل هم هست، اصلاح‌طلبان در درون خود سرمایه انسانی جدیدی ندارند.

*متاسفانه اصلاح‌طلبان هم دچار تشویش در گفتمان هستند هم دچار فقر در نیروی انسانی.

*زبان این اصلاح‌طلبی موجود در تعامل با قدرت زبان الکنی است در تعامل با مردم هم گنگ است.

وی درباره اینکه چرا جریان اصلاحات به اینجا رسید؟ گفت: عوامل مختلفی دست به دست هم داده‌اند تا به اینجا رسیده‌ایم، خودخواهی بزرگ‌ترین آن است، تعارفات نکته دیگر است، اینکه ما معلوم نکرده‌ایم که آخرش ما اصلاحات حاکمیت محوریم یا اصلاح‌طلب جامعه محور نکته مهم دیگر است. تکلیف ما را رهبران اصلاح‌طلب مشخص نکردند که ما اصلاح‌طلبان حاکم محوریم یا جامعه محور. نتیجه این شد که امروز نه در حاکمیت جایگاهی داریم و کار خاصی صورت دادیم و نه توانستیم مردم و پایگاه اجتماعی خود را حفظ کنیم. هر دو را از دست داده‌ایم.

راقم بیاد دارد که حداقل از سه دهه گذشته تاکنون بسیاری از سیاستمداران دلسوز جامعه همیشه براین نکته اصرار داشتند که اصلاحات باید دارای منشوری با تعاریف و خطوط مشخص سیاسی در جامعه باشد در غیر این صورت استحاله طلبان، براندازان و دشمنان انقلاب اسلامی با پوشیدن لباس و بلند کردن کردن پرچم اصلاحات فتنه ها خواهند کرد و تشخیص اصلاح طلب واقعی از جعلی را غیر ممکن و حتی اصلاح طلبان واقعی مورد هجمه و طرد جریانات افراطی اصلاح نما قرار خواهند گرفت.

این نقدها به جریان اصلاحات مدت زمان زیادی را برای اثبات درستی این نقدها احتیاج نداشت و فتنه های 78 و 88 و 96 و.... در خیابانهای تهران و برخی مادر شهرها بخوبی خود را به نمایش گذاشتند و دادگاه های انقلاب نیز بهترین شاهد و دارنده شایسته ترین رزومه کاری در برخورد با این اصلاح طلب نمایان هستند.

از 42سال عمر انقلاب اسلامی 32 سال آن قدرت اجرایی و تقنینی کشور در اختیار اصلاح طلبان قرار داشته است اما: فقدان نیود تعریف و منشور مشخص از اصلاحات نشان می دهد که ایشان در یک سردرگمی از هویت سیاسی قرار دارند و نمی دانند حاکم محورند یا جامعه محور، و بالاخره فقدان مقبولیت و مشروعیت در حاکمیت و اجتماع، ایشان را در چنان بحرانی قرار داده است که بسیاری از ایشان با واژه هایی چون: فروپاشی، عصر یخبندان، انزوای سیاسی، انقراض نسلی، ناتوانی در برقراری ارتباط با نسل جوان و بروز شدن با مفاهیم جدید سیاسی و.... با زبان بی زبانی اعلام می کنند که تاریخ سیاسی دهه اول 80 و از دست دادن مراکز قدرت سیاسی – اجتماعی و اقتصادی مانند آن دوران دور از انتظار نیست.

رفتن علی لاریجانی از ریاست مجلس پس 12 سال نمایندگی که می توانست  به نوعی بست های نگهدارنده ای تلقی گردد که رحم ناکارآمد دولت حسن روحانی را به رحم اجاره ای یک اصولگرای زاویه دار با انقلابیون متعهد به خطوط قرمز انقلاب اسلامی که سبد آرایی هم در میان اصولگرایان دارد منتقل کند.

دوران علی لاریجانی را باید دوران حاکمیت بی چون و چرای دوزیستان سیاسی نام نهاد که توانایی برقراری رابطه صمیمانه با هر جریانی را دارند حتی اگر این جریانات در رزومه خود استحاله و ایفای نقش اپوزیسیون و برانداز را هم داشته باشند.

اصلاح طلبان با تقویت جریان اعتدال خود را سهیم در هزینه حمایت هایشان از اعتدالیون کردند تا شاید بتوانند در دوره بعد از رحم اجاره ای خارج شوند اما ظاهرا اینکار بدلیل عملکرد بسیار ضعیف روحانی امکان پذیر نیست لذا چه کسی بهتر از علی لاریجانی می تواند رحم اجاره ای دیگری را برایشان تضمین کند.

رضا احمد زاده


کد مطلب: 282813

آدرس مطلب: http://asremrooz.ir/vdcb85b5frhbwwp.uiur.html

عصر امروز
  http://asremrooz.ir