سروده شاعران به مناسبت سالروز میلاد علمدار کربلا

خبرگزاری فارس , 21 فروردين 1398 ساعت 11:12

همزمان با سالروز میلاد علمدار کربلا حضرت ابوالفضل العباس (ع) برخی شاعران سروده‌های خود را تقدیم این اسوه وفاداری کرده‌اند.


به گزارش عصرامروز، همزمان با سالروز میلاد علمدار کربلا حضرت ابوالفضل العباس (ع) برخی شاعران سروده های خود را تقدیم این اسوه وفاداری کرده‌اند.
 
علیرضا حکمتی
 
دلی لبریز از احساس؛ عباس(ع)
دلی سرشار عطر یاس؛ عباس(ع)
 
لب تشنه، بدون دست، تنها،...
عموی مهربان، عباس(ع)، عباس(ع)...
 
***
 
حکیمه کمایی
 
عباس رسیده تا وفا باب شود
 
شرمنده ی لب های عطش آب شود
 
از مشک دلش اخا اخا چکه کند
 
دستان گلش فدای ارباب شود
 
**
 
نغمه مستشار نظامی
 
بادا شمع در ایوان سقاخانه کم باشد
 
‎مبادا شمع چشمان تو دور از این حرم باشد
 
‎مبادا بر دل بالابلندت ،ماه سروستان!
 
‎از اندوه لبان خشک گلها بار غم باشد
 
‎کدامین دست ،دستم را بگیرد غیر دستانت
 
‎به دستان کدامین شیر میدان ها علم باشد
 
‎پس از تو خیمه آتش می زند  قلب محرم را
 
‎چه امیدی به فردا بی نگاه صبحدم باشد
 
‎به غیر از دستهای حضرت مولا و دستانت 
 
‎ندیدم هیچ دستی لایق تیغ دو دم باشد
 
‎من اول روز دانستم که باید حضرت دستت
 
‎شهید اولین بین شهیدان حرم باشد
 
‎فدای غیرتت،خیل علمداران این میدان
 
‎فدای دستهای تو سر یاران این میدان
 
 
***
 
مجید تال
 
روزی شعر من امشب دو برابر شده است
 
چون که سرگرم نگاه دو برادر شده است
 
چون که بانوی کلابیه پسر آورده
 
چشم وا کن ، پدر خاک قمر آورده
 
هر که از قافله ی فطرسیان جا مانده
 
نظرش خیره به گهواره ی سقا مانده
 
زور بازوی تو بی حد و عدد خواهد شد
 
بعد از این ام بنین ، ام اسد خواهد شد
 
با وجود تو زمین حیدر دیگر دارد
 
کعبه جا دارد اگر باز ترک بردارد
 
از در خانه ی او پا نکشیدم هرگز
 
چون حسینی تر از عباس ندیدم هرگز
 
ماه ذی‌ الحجه که عباس به حج عازم شد
 
همه بر کعبه ولی کعبه بر او محرم شد
 
در طوافش سخن از عقل فراتر می گفت
 
در حقیقت "لک لبیک برادر" می گفت !
 
این اباالفضل که از قبله فراتر می رفت
 
مرتضی بود که بر دوش پیمبر می رفت
 
علی اکبر به ثنا گویی او می آید :
 
چقدر منبر کعبه به عمو می آید
 
خطبه خواند و همه را محو صدای خود کرد
 
در حقیقت همه را قبله نمای خود کرد
 
گفت این خانه که حق آمد و ایجادش کرد
 
مسجدی بود که بابای من آبادش کرد
 
 از در خانه ی او پای نکشیدم هرگز
 
چون حسینی تر از عباس ندیدم هرگز
 
 "کاشف الکرب" تویی ؛ خنده ارباب تویی
 
"پدر خاک" علی و "پدر آب" تویی !
 
روی چشم تو بود جای حسن جای حسین
 
هست مابین دو ابروی تو بین الحرمین
 
پیش خورشید و قمر سایه ی تو سنگین است
 
و فقط محضر زینب سر تو پایین است
 
ساقی ما چه شرابی چه سبویی دارد
 
بنویسید رقیه چه عمویی دارد
 
صحبت از مردی تو کار بنی هاشم بود
 
نام تو در دل میدان رجز قاسم بود
 
زور بازوی علی ریخته در بازویت
 
ذوالفقاری نبود تیز تر از ابرویت
 
تیغ چرخانده ای و پیش تو طوفان هیچ است
 
لشگری پیشت اگر آمده میدان ، هیچ است
 
وسط جنگ زمین را به زمان دوخته ای
 
فن شمشیر زنی را ز که آموخته ای ؟!
 
ای جوان ! پیر رهت کیست از آن شاه بگو ؟
 
"أشهد أن علیاً ولی الله" بگو
 
او علمدار حسین است ببخشید مرا
 
مدح او کار حسین است ببخشید مرا


کد مطلب: 256785

آدرس مطلب: http://asremrooz.ir/vdcaainum49nm01.k5k4.html

عصر امروز
  http://asremrooz.ir